پالسارها (ستارههای تپنده) ، ستارههای نوترونی دواری هستند که پرتو موجهای رادیویی را که شاید در زمین بصورت تپش دریافت شوند، منتشر میکنند.
په میزان تپش با میزان دوران ستاره همخوان است. ستارههای تپنده دارای دور کند، تقریباً هر چهار ثانیه یکبار میچرخند. ستارگان تپنده دارای دور تند، تقریباً 30 بار در ثانیه میگردند.
پالسارهای مزدوج که هر کدامشان در منظومهای مداری در کنار ستارهای همراه قرار دارد، تا هزار بار در ثانیه میچرخند. برخی تپندهها اشعه ایکس، نور مرئی و امواج رادیویی منتشر میکنند.
ستارههای تپنده (یا ضربان دار) گروه مشخصی از ستارهها را میسازند و در نمودار راسل نوار باریکی را در قسمتن فوقانی ناحیهای که معمولا محل قرار گرغتن ستارههای سرد و رقیق است اشتغال میکنند.
نظریه ریاضی مربوط به ضربان کره گازی نخستین بار بوسیله ادینگتون بیان شده است.
دوره ضربان و تپش ستارگان گازی مانند کرههای گازی با ازدیاد حجم و جرم کوتاهتر میشود. از نظریه ادینگتون چنان برمیآید که دوره ضربان درست با ریشه دوم چگالی متوسط نسبت معکوس دارد. بدان سان که هر چه جرم ستاره کمتر باشد، ضربان آن کندتر میشود.
و چون معلوم شده که در خانواده غولهای سرخ، چگالی متوسط با زیاد شدن جرم و نورانیت تنزل میکند، چنان نتیجه میگیریم که ستارههای سنگینتر و درخشندهتر باید دوره ضربان طولانیتری داشته باشند.
سه گروه ستاره تپنده
ستارههای تپنده این گونه ستارهها را از روی دوره ضربانشان به سه گروه تقسیم کرد.
گروه اول: متغیرهای کوتاه مدت که دوره نوسان نورانیت در اینها میان شش ساعت و یک روز است.
گروه دوم: ستارگان معدودی نیز هستند که دوره ضربانشان میان یک روز و یک هفته است، ولی عده بیشتر آنها است که برای یک ضربان کامل مدتی وقت میان یک تا سه هفته صرف میکنند. این گروه مشتمل است بر خود ستاره معروف قیفاووس و ستارگانی که در این گروه قرار دارند و معمولا به نام قیفاووسهای متعارفی (یا هنجاری) نامیده میشوند.
گروه سوم: این گروه عده کثیری از ستارههای تپنده را شامل میشود که دوره ضربان آنها حوالی یک سال است.
علت تپش
ضربان ستاره، نتیجه تصادفی است که میان نیروهای مولد انرژی هستهای و نیروهای مولد انرژی ثقلی در مرکز ستاره صورت میگیرد. مقدار انرژی آزاد شده در فعل و انفعالات حرارتی هسته و مقدار انرژی آزاد شده در نتیجه انقباض ثقلی جرم کوکب تقریبا از لحاظ اندازه با یکدیگر برابر است.
بنابراین میتوان گفت که در این حالت ستارگان نمیدانند، از دو راه تولید انرژی، انتخاب کدام یک بهتر است و میان این دو امکان حالت نوسانی دارند، ولی این نظریه جالب توجه از راهها و روشهای دیگر نیز باید تایی شود.
په میزان تپش با میزان دوران ستاره همخوان است. ستارههای تپنده دارای دور کند، تقریباً هر چهار ثانیه یکبار میچرخند. ستارگان تپنده دارای دور تند، تقریباً 30 بار در ثانیه میگردند.
پالسارهای مزدوج که هر کدامشان در منظومهای مداری در کنار ستارهای همراه قرار دارد، تا هزار بار در ثانیه میچرخند. برخی تپندهها اشعه ایکس، نور مرئی و امواج رادیویی منتشر میکنند.
ستارههای تپنده (یا ضربان دار) گروه مشخصی از ستارهها را میسازند و در نمودار راسل نوار باریکی را در قسمتن فوقانی ناحیهای که معمولا محل قرار گرغتن ستارههای سرد و رقیق است اشتغال میکنند.
نظریه ریاضی مربوط به ضربان کره گازی نخستین بار بوسیله ادینگتون بیان شده است.
دوره ضربان و تپش ستارگان گازی مانند کرههای گازی با ازدیاد حجم و جرم کوتاهتر میشود. از نظریه ادینگتون چنان برمیآید که دوره ضربان درست با ریشه دوم چگالی متوسط نسبت معکوس دارد. بدان سان که هر چه جرم ستاره کمتر باشد، ضربان آن کندتر میشود.
و چون معلوم شده که در خانواده غولهای سرخ، چگالی متوسط با زیاد شدن جرم و نورانیت تنزل میکند، چنان نتیجه میگیریم که ستارههای سنگینتر و درخشندهتر باید دوره ضربان طولانیتری داشته باشند.
سه گروه ستاره تپنده
ستارههای تپنده این گونه ستارهها را از روی دوره ضربانشان به سه گروه تقسیم کرد.
گروه اول: متغیرهای کوتاه مدت که دوره نوسان نورانیت در اینها میان شش ساعت و یک روز است.
گروه دوم: ستارگان معدودی نیز هستند که دوره ضربانشان میان یک روز و یک هفته است، ولی عده بیشتر آنها است که برای یک ضربان کامل مدتی وقت میان یک تا سه هفته صرف میکنند. این گروه مشتمل است بر خود ستاره معروف قیفاووس و ستارگانی که در این گروه قرار دارند و معمولا به نام قیفاووسهای متعارفی (یا هنجاری) نامیده میشوند.
گروه سوم: این گروه عده کثیری از ستارههای تپنده را شامل میشود که دوره ضربان آنها حوالی یک سال است.
علت تپش
ضربان ستاره، نتیجه تصادفی است که میان نیروهای مولد انرژی هستهای و نیروهای مولد انرژی ثقلی در مرکز ستاره صورت میگیرد. مقدار انرژی آزاد شده در فعل و انفعالات حرارتی هسته و مقدار انرژی آزاد شده در نتیجه انقباض ثقلی جرم کوکب تقریبا از لحاظ اندازه با یکدیگر برابر است.
بنابراین میتوان گفت که در این حالت ستارگان نمیدانند، از دو راه تولید انرژی، انتخاب کدام یک بهتر است و میان این دو امکان حالت نوسانی دارند، ولی این نظریه جالب توجه از راهها و روشهای دیگر نیز باید تایی شود.