آتشک (Fire Blight)
یکی از بیماریهای مهم و خطرناک درختان میوه دانهدار در جهان و نیز ایران است.این بیماری حتی اگر در برخی مناطق، انتشار کمی هم داشته باشد، خسارات سنگینی را به درختان تحمیل میکند. بنابراین لازم است برنامه کنترلی دقیقی برای مهار بیماری در مناطق انتشار آن به اجرا درآید.
این بیماری اولین بار از نیویورک گزارش شده و تا ۲۰۰ سال محدود به آمریکایشمالی بود. با ورود مهاجران به آمریکای شمال غربی، این بیماری نیز در این مناطق گسترش پیدا کرد به طوری که تا اوایل سالهای دهه ۱۹۰۰ به تمام مناطقی که سیب و گلابی در آن کشت میشد، سرایت پیدا کرد.
در خارج از ایالات متحده، بیماری اولین بار در سال ۱۹۱۹ از کشور نیوزلند گزارش شد و بعد از آن در اواخر دهه ۱۹۵۰ در انگلستان شیوع پیدا کرد.
پس از آن، بیماری در تمام اروپا و مدیترانه گسترش یافت و خسارات زیادی به درختان میوه وارد کرد. امروزه در کشورهایی که بیماری در آنها گزارش نشده، مقررات سخت قرنطینهای برقرار است.
در ایران، بعد از سالها قرنطینه اولین بار در بهار ۱۳۶۸ از کرج گزارش شد و در حال حاضر از بیماریهای مهم قرنطینه داخلی است در حالیکه به سرعت مرزهای قرنطینه را در هم شکسته و در حال پیشروی است. این بیماری اکنون در استآنهای تهران، آذربایجان، قزوین، زنجان و... خساراتی در پی دارد.
خسارت این بیماری اصولا متوجه خانواده گیاهان Rosaceae (درختان به، سیب، گلابی، گلسرخ و سایر گیاهان زیتنی این تیره و به تازگی گیاه خاکشیر) بوده و عامل بیماری باکتری Erwinia amylovora از خانواده Entrobacteriaceae است. جنسهای مهمی از باکتریها از جمله جنس مشهور سالمونلا که از باکتریهای بیماریزای انسانی و جانوری است در این خانواده جای میگیرند.
● علائم بیماری
درختان مبتلا به آتشک مجموعهای از علائم را نشان میدهند. بهطور کلی سه نوع علائم قابل تشخیص است و زمان آلودهشدن درخت و اندامی که آلوده شده تعیینکننده نوع نشانه بیماری است. اولین نشانهای که آشکار میشود، سوختگی شکوفههاست که بلافاصله پس از باز شدن گلها صورت میگیرد.
در مراحل اولیه آلودگی، گلها ظاهری آبسوخته پیدا کرده و به سرعت سیاه میشوند. عموما کل شکوفههای یک خوشه دچار سوختگی شده و میمیرند.
سوختگی شاخهها بارزترین نشانه این بیماری است که یک تا چند هفته بعد از ریختن گلبرگها قابل مشاهده است. در این مرحله برگها و شاخههای آبدار نیز به قهوهای تا سیاه تغییر رنگ داده و سرشاخهها به سمت عقب خم شده، حالت سر عصایی به خود میگیرند.
در ادامه فصل با گرم شدن هوا، روی همین شاخهها میتوان تراوشات باکتریایی (Ooz) را دید که بهصورت قطرات ریز چسبناکی ترشح میشوند. در شرایط مساعد، آلودگی به شکل شانکر به سمت پایین (تنه درخت) توسعه یافته و در کل، درخت ظاهری سوخته در آتش پیدا میکند.
نشانهها روی میوه هم قابل مشاهده است به طوریکه میوههای درختان بیمار- اگر در مراحل اولیه آلوده شوند- کوچک، تیره رنگ و چروکیده میمانند و - اگر دیرتر آلوده شوند- زخمهای قرمز قهوهای تا سیاه رنگ را روی سطح آن میتوان دید.
روی این میوهها هم میتوان تراوشات باکتری را دید؛ بهخصوص اگر هوا گرم و مرطوب باشد. اگر پایه درخت به بیماری حساس باشد(مانند درخت به)، کل درخت پژمرده شده و خواهد مرد. نشانههای بیماری را حتی در زمستان به صورت برگهای خشکیده روی درخت میتوان دید.
● چرخه بیماری
ر فصل زمستان باکتری عامل بیماری را در شانکرهای ایجاد شده در شاخهها میگذراند و در بهار با گرم شدن هوا دوباره فعال شده و خود را همراه تراوشاتی به سطح درخت میرساند. حشراتی مانند زنبورعسل که جذب این تراوشات میشوند و نیز قطرات باران عامل مهمی در انتقال باکتریها به گیاه و ایجاد بیماری جدید هستند.
این انتقال از راه گلها و نیز زخمهای ناشی از نیش حشرات یا تگرگ و... صورت میگیرد و برای همین است که اولین نشانههای بیماری در شکوفهها خود را نمایان میکند.
سپس باکتری پس از استقرار و تکثیر، راه خود را داخل درخت یافته و به طور سیستمیک در درخت منتشر میشود. در حرکت به سمت سرشاخهها، آنها را خشکانده و در حرکت به سمت تنه با ایجاد شانکر در آخر فصل خود را برای زمستانگذرانی آماده میکند.
گاهی این شانکرها به حدی توسعه مییابند که درخت مجالی برای ادامه زندگی نمییابد و از پای در میآید؛ این زمانی است که پاتوژن تمام درخت را آلوده کرده باشد.
● راههای مبارزه
بهترین راه برای کنترل آتشک، راهکارهای تلفیقی است که شامل عملیات باغبانی (که باعث کاهش حساسیت درختان و جلوگیری از انتشار بیماری در باغ شود)، تلاش برای کاهش میزان اینوکولوم اولیه در باغ و سمپاشی در زمان مناسب با باکتریکشها برای پیشگیری از بیماری در زمانی که شرایط برای ایجاد بیماری مهیاست.
موثرترین کار در این مورد برای کاهش گسترش بیماری، اجتناب از کاشت پایهها و ارقام حساس است. رقمهای خیلی حساس سیب شامل موتسو، جوناتان و رم بیوتی، فیجی، با حساسیت زیاد خود به بیماری، ترکیب خطرناکی را در باغ در زمانی که بیم اپیدمی بیماری میرود، میسازد چراکه اینچنین درختانی در اثر بیماری خواهند مرد. بیشتر ارقام مردمپسند گلابی نیز حساسیت بالایی به آتشک دارند.
سوختگی شاخهها یکی از نشانههای معمول روی شاخههای جوان و آبدار است. بنابراین شیوههای هرس و استفاده کمتر از کودهای نیتروژنی که به کاهش رشد شاخهها میانجامد، برای جلوگیری از این مرحله بیماری اهمیت دارد. پیشرفت بیماری در داخل پیکره درخت با هرس شاخههای آلوده در اوایل تابستان؛ یعنی درست زمانی که تازه آلوده شدهاند به حداقل میرسد.
اینکار بهخصوص در مورد درختان جوان و کوتاه مهم است زیرا در این حالت فاصله شاخههای آلوده با تنه بسیار کم است. قطع شاخهها باید از فاصله ۲۰ تا۳۰ سانتیمتری زیر حاشیه محل آلودگی باشد. ضدعفونی وسایل هرس با الکل یا هیپوکلرید سدیم (وایتکس) بعد و قبل از بریدن هر شاخه نباید فراموش شود.
کنترل موثر حشرات با قطعات دهانی زننده- مکنده مثل شتهها، زنجرهها و پسیل گلابی به کاهش روند توسعه بیماری در مرحله سوختگی شاخهها کمک میکند.
● کاهش اینوکولوم
منبع اینوکولوم اولیه باید با هرس و جدا کردن شاخههای آلوده و نیز قسمتی از تنه که نشانههای شانکر را بروز میدهد در طول فصل زمستان کاهش یابد.
سمپاشی با باکتریکشهای سمی در زمان باز شدن غنچههای گل یا کمی بعد از آن به کاهش باکتریهای تولید شده در شانکرهای زمستانه کمک میکند.
در باغی که سابقه بیماری آتشک را دارد شاخههایی که رنگ آنها زرد نارنجی است باید یک تا دو هفته بعد از ریزش گلبرگها از درخت جدا شوند. این کار بهخصوص زمانی مفید است که بیماری در مرحله سوختگی شکوفهها کنترل شده و بنابراین شانکرها منبع اصلی آلودگی برای گسترش بیماری در تابستان محسوب میشوند.
جدا کردن شاخههای گوشتی و آبدار به محض ظهور اولین نشانهها در آنها به محدود شدن انتشار و گسترش بیماری کمک خواهد کرد. اما این اقدام زمانی موثر است که با دقت در چند هفته اول بعد از گلدهی دنبال شود.
درمان به وسیله آنتیبیوتیک (Bacteriocide Spray):
بیشتر اپیدمیهای خطرناک و جدی آتشک زمانی اتفاق میافتد که گلها آلوده شوند. آنتیبیوتیکهای مشخصی وجود دارند که میتوانند در محافظت از گلها در برابر آلودگی نقش داشته باشند. این مواد باید درست زمانی که گلها ظاهر میشوند به کار روند.
سیستمهای مختلفی برای تعیین زمان مناسب استفاده از آنتیبیوتیکها طراحی شده است. بیشتر این سیستمها براساس دما (معمولا بیش از ۳/۱۸ درجه سانتیگراد که در این حالت تجمع باکتری هنوز به حد آستانه عفونت نرسیده است) کار میکنند.
بعد از این مرحله بارش باران لازم است تا باکتری را به محلهایی که بتواند از آنجا وارد گیاه شود، برساند. بنابراین آنتیبیوتیک باید قبل یا بعد از بارش صورت گیرد تا در زمان بارندگی جمعیت باکتری زیر آستانه آلودگی باشد. آنتیبیوتیکها در مرحله سوختگی شاخهها در طول تابستان تاثیری ندارند و بهکارگیری آنها برای محافظت توصیه نشده است.
آنتی بیوتیکهایی که برای درمان این بیماری مورد استفاده هستند شامل Streptomycin و Terramycin میشود. مورد اخیر بهخصوص روی گلابی مصرف دارد. در مناطقی که مصرف استرپتومایسین مجاز نیست، میتوان از Tetracyclin و Flumequin استفاده کرد.
البته گفتنی است مصرف آنتیبیوتیک در گیاهپزشکی و درمان بیماریهای گیاهی، محدودیتهایی دارد. یکی از این محدودیتها، مقاوم شدن باکتریها به آنتیبیوتیکهاست که این مقاومت شامل باکتریهای بیماریزای انسان نیز میشود که این امر خود منجر به اختلال در کنترل بیماریهای انسان و حیوانات به دلیل حضور مداوم آنتیبیوتیک در طبیعت میشود. برای همین مصرف این مواد در گیاهپزشکی باید درنهایت دقت و با لحاظ کردن احتیاط فراوان همراه باشد.
نهایت اینکه بیماری آتشک اکنون در ایران، به یکی از مهمترین بیماریهای گیاهی کشور تبدیل شده و ریشهکنی و جلوگیری از گ سترش این بیماری خطرناک باید مورد توجه مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای کشور قرار گیرد.
انجام تحقیقات در زمینه بیماریزایی پاتوژن عامل بیماری، اپیدمیولوژی، شیوههای پیشگیری و درمان بیماری نیازمند صرف وقت و هزینه از سوی مراکز تحقیقات کشور است و امید که روندی که برای مطالعه جنبههای مختلف بیماری در کشور وجود دارد، ادامه یافته و بلکه با سرعت بیشتری پیگیری شده و با کمک صاحبنظران و متخصصان بیماریشناسی گیاهی این بیماری در کشور ریشهکن شده و درختان از آتش بیماری نجات یابند.
منابع:
ــ بیماریهای سیب و گلابی؛ ا.ل.جونز. ترجمه سید محمد اشکان. مرکز نشر دانشگاهی
ــ عوامل بیماریزا و بیماریهای مهم گیاهی ایران؛ دکتر ابراهیم بهداد، نشر یادبود اصفهان
آنتراکنوز گردو Walnut anthracnose
بیماری ناشی از قارچ Gnomonia leptostyla (آنامورف: arssonina juglandis) است، که دراکثر مناطق گردوکاری دیده میشود؛ نشانههای آن تشکیل لکههای فرو رفته گرد یا بیضی شکل روی شاخه، میوه و برگ است. آسروولهای قارچ به صورت حلقه های متحدالمرکز روی لکه های برگی به وجود میآیند.
کنترل:
1- زینب wp80% و 2-1 درهزار
2- اکسی کلرورمس wp35% و 5-3 درهزار
3- ترکیب برور ______ 1-0.5 درهزار
توصیه ها:
سمپاشی زمستانه 3_2 نوبت که پس از ریزش برگها انجام میشود. سمپاشی بهاره 2 نوبت پس از ریزش گلبرگها .همچنین جمع آوری و سوزاندن برگهای آلوده ریخته شده و رعایت بهداشت باغ در کنترل بیماری موثر است.
--------------------------------------------------------------------------------
بیماری لکه سیاه گردو walnut black spot
بیماری ناشی از باکتری Xanthomonas campestris pv.Juglandis است که موجب سیاه شدن گل آذین نر و لکه های قهوهای تا سیاه روی میوه و برگ میشود
پژمردگی شاخهی گردو walnut branch wilt
بیماری ناشی از Nattrassia mangiferae که درناحیه مورد حمله پوست شاخه ورقه ورقه شده و درزیر ورقهها پودر سیاه رنگی شامل آرتروکنیدیمهای قارچ تشکیل میشود. بیماری منجر به پژمردگی شاخه و خشک شدن برگهاست که همچنان به شاخه متصل باقی میمانند.
کنترل:
تقویت و آبیاری منظم گیاه بسیار موثر است
شانکر عمقی پوست گردو walnut deep bark canker(syn: walnut phlom canker)
بیماری ناشی از باکتری Erwinia rubrifaciens که نشانههای آن تشکیل رگههای قهوهای درناحیهی آوندهای آبکشی و لایهی زاینده و خارج شدن صمغ سیاه رنگ از تنهی گردوست
--------------------------------------------------------------------------------
پوسیدگی فیتوفترایی طوقه و ریشه گردو walnut Phytophthora crown and root rot
بیماری ناشی از گونههای Phytophthora به ویژه Phytophthora cactorum است که موجب پوسیدگی طوقه وتولید تراوه(صمغ) سیاه رنگ میشود.
کنترل:
1- ترکیب بردو ----- 0.8 درصد
2- اکسی کلرورمس wp35% و 5 در هزار
توصیه: رعایت نکات زیر در کنترل و عدم توسعه بیماری موثر است.
1- اجتناب از آبیاری غرقابی و عدم تماس طوقه با آب آبیاری
2- بررسی برای حصول به پایههای مقاوم.
3- حذف قسمتهای آلوده دور یقه و طوقه درخت تا بافت سالم و سپس پانسمان با سموم توصیه شده.
--------------------------------------------------------------------------------
شانکر سطحی پوست گردو walnut shallow bark canker
بیماری ناشی از Erwinia nigrifluens که نشانههای آن تشکیل آسیبهای نامنظم به رنگ قهوهای تیره روی تنه و شاخههای اصلی است.
--------------------------------------------------------------------------------
ارزیابی مقاومت ارقام گیلاس نسبت به باکتری Pseudomonas syringae عامل بیماری شانکر درختان میوه هسته دار
بیماری شانکر باکتریایی درختان میوه هسته دار در تمامی مناطق اصلی پرورش درختان میوه در دنیا شیوع داشته و یکی از مهمترین بیماریهای این درختان از جمله گیلاس می باشد. چون ارقام مختلف گیلاس نسبت به بیماری شانکر باکتریایی حساسیت متفاوتی دارند، استفاده از ارقام مقاوم به این بیماری راهکار مناسبی برای کنترل آن است. بیماریزایی Pseudomonas syringae pv. syringae (Pss) از کلکسیون آزمایشگاه باکتری شناسی بخش بیمارهای گیاهی موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی جدا شده از درختان گیلاس استان تهران دوباره اثبات گردید. در این بررسی تعداد 21 رقم گیلاس پیوند شده روی پایه آلبالو تلخ (Pronus mahaleb.) شامل هیبرید شماره 1 کرج، شعاع السلطنه، سیاه مشهد، سیاه دانشکده، همدان، بلامارکاد پیش رس ایتالیا، شبستر، حاج یوسفی، ناپلئون، لامبرت، بلادی باربون، قرمز رضاییه، مشهد، زرد دانشکده، اراک، قرمز باغ نو، ابرده، میکرز، دیررس ایتالیا، رودچون و قزوین استفاده شد. برای بررسی مقاومت این ارقام سوسپانسیون باکتری مورد نظر به آنها تزریق و پس از نگهداری در شرایط گلخانه و هوای آزاد نتایج مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که ارقام گیلاس از نظر حساسیت به شانکر باکتریایی اختلاف معنی دار داشته و ارقام شعاع السلطنه، سیاه مشهد، بلامارکاد پیش رس، شبستر، حاج یوسفی، ناپلئون، دیررس ایتالیا، رودچون و قزوین مقاومت بالاتری نشان دادند. ارقام هیبرید شماره یک کرج، سیاه دانشکده، همدان، لامبرت، قرمز رضاییه، مشهد، زرد دانشکده، اراک، ابرده و میکرز به عنوان نیمه حساس و ارقام بلادی باربون و قرمز باغ نو به عنوان حساس ارزیابی شدند. هیچکدام از ارقام گیلاس مقاومت کامل نشان ندادند.
--------------------------------------------------------------------------------
عارضه خشکیدگی خوشه خرما(پژمردگی میوه)
چروکیدگی میوه عارضهای است که درسالهای اخیر درپارهای از مناطق خرما خیز کشور مانند جیرفت، کهنوج و بوشهر مشاهده گردیده است. اولین بار درسال 1368 ازمنطقه رودبار کهنوج گزارش شده است. ازعوارض ناشناخته کشور است که سالانه درسطح وسیع خسارت وارد میکند. سرعت انتشار عارضه بسیار بالا است، بطوری که دربوشهر درسال1378 ظرف مدت یک هفته سراسر نخیلات استان را فرا گرفت و میزان خسارت را به 40درصد رساند. وقوع عارضه با چروکیده شدن ناگهانی حبههای خرما در مرحله تبدیل خارک به رطب است. سایر علائم بصورت ایجاد لکههای قهوهای رنگ درمحل اتصال خوشچهها به محور خوشه اصلی که منجر به پیدایش یک نوار قهوهای رنگ و سرتاسری دریک طرف محور خوشه اصلی میگردد. درمحل اتصال خوشچهها به محور خوشه اصلی ترکهایی ظاهر میشود. همچنین میوههای نارس بسرعت پژمرده شده و پلاسیده میشوند.
دربررسیهای انجام شده هیچکدام از عوامل پاتوژنیک ازمیوههای آلوده جداسازی نگردیده است. بنظر میرسد عارضه با عواملی چون درجه حرارت و آبیاری و تغذیه در ارتباط است.
سفیدک پودری هلو و شلیل Peach powdery mildew
بیماری سفیدک سطحی یا سفیدک نمدی هلو اولین بار در ایران دراطراف تهران درسال 1326 توسط اسفندیاری گزارش شده است. معمولا درهرجا که هلو کشت میشود بیماری نیز دیده میشود. علاوه بر هلو به شلیل نیز حمله میکند. عامل بیماری قارچ Sphaerotheca pannosa var. Persica است. علت نامگذاری آن به پانوزا بواسطه تولید حالت نمدی است. قارچ انگل اجباری است و نمی توان آن را روی محیط کشت پرورش داد. این قارچ زمستان را به دو صورت ریسه درجوانه و بصورت کلیستوتیسیم میگذراند.
نشانههای بیماری روی برگ در ابتدا بصورت ایجاد لکههای سبز کمرنگ و یا مایل به قهوهای ودرنهایت تشکیل بافت نمدی است. برگهای پیر بندرت مورد حمله قارچ قرار میگیرند و مقاومند. خسارت بیماری در حالتی که به میوه حمله میکند فوقالاده زیاد است زیرا ارزش و بازار پسندی میوه بطور محسوس تقلیل مییابد. روی میوه لکهها گرد هستند. اگر میوه سبز باشد لکه سفیدرنگ و اگر میوه متمایل به قرمز رنگ باشد لکه زرد چرکین به نظر می رسد. قسمتهای لکهدار میوه سفت و سخت شده و از رشد طبیعی باز میماند. سرشاخههای مبتلا به قارچ باریک و ضعیف مانده وجوانههای آنها کوچک میشود.
کنترل بیماری:
· کنترل مکانیکی: آبپاشی، باران، آب سردوگرم ، ازبین بردن غشای نمدی ازجمله اقداماتی است که درکاهش بیماری موثر است.
· کنترل بیولوژیکی: قارچ عامل بیماری در مناطق مرطوب بوسیله تعدادی قارچهای هیپرپارازیت که مهمترین آنها Cicinobolus cesatii میباشد پارازیته شدهاند و ازبین می روند ویا لااقل کاهش مییابد.
· کنترل زراعی: حفظ حاصلخیزی خاک، هرس و واریتههای مقاوم(ارقام هلو مخملی، کاردی و حاج کاظمی نسبت به بیماری حساس و ارقام پائیزه مقاومند.)
· کنترل شیمیایی:
1- دینوکاپ(کاراتان) LC EC 35% و 1 درهزار
2- دینوکاپ(کاراتان) FN-57 WP18.25% و 1 درهزار
3- سولفور(الوزان- کوزان) WP80-90% و 4-3 درهزار
4- بنومیل(بنلیت) WP 50% و 0.5 درهزار
توصیهها: بهترین زمان سمپاشی بعد از ریختن گلبرگها و تشکیل میوه است. درصورت لزوم 7-3 نوبت سمپاشی انجام میگیرد. نوبت اول سمپاشی مهم است و سمپاشیهای بعدی به فاصله 10 روز انجام میپذیرد.
لکه آجری برگ بادام و لکه قرمز برگ آلو
هردودرایران وجود دارد،ولی لکه آجری مهمتر است. اولین بار اسفندیاری در سال 1348 بیماری را روی بادام در ارومیه و لرستان مشاهده کرد. سپس Steyaert بلژیکی متخصص بیماریهای گیاهی که مامور کمک و همکاری با ایران بود این بیماری را مشاهده کرد. در منطقه خفر فارس بیماری لکه آجری به شدت دیده میشود. عامل لکه آجری Polystigma ochraceum ) Polystigma amygdalium) وعامل لکه قرمزآلو Polystigma rubrum است. روی برگ بادام لکهها کشیده و بزرگند ولی روی برگ آلو لکهها تقریبا گردند. لکه آجری بادام به برگ حمله میکند، ولی لکه قرمز علاوه بر برگ به شاخه نیز حمله میکند. در هردو لکهها چرمی وضخیم هستند. بیماری منوسیکل است. روی برگهای زمین ریخته پریتیسها تشکیل میشود.آلودگی توسط آسکوسپور ایجاد میشود، نقش پیکنیدها دربیماری مشخص نیست وآلودگی نمیدهد. برای تشکیل آسکوکارپ 2-1 ماه سرمای نزدیک صفردرجه لازم است. قارچ در محیط کشت قابل کشت نمی باشد. این بیماری از نظر بیولوژی تقریباً مشابه لکه سیاه سیب است، یعنی دارای دو فاز ساپروفیتی و پارازیتی است. حذف مرحله⠠?? ساپروفیتی میتواند تا حدی بیماری را کنترل کند.
کنترل شیمیایی:
1- مانکوزب (دیتان ام-45) WP 80% و 2 در هزار
2- اکسی کلرورمس(کوپراویت) WP 35% و 3 در هزار
3- ترکیب بردو ---------- 1 درصد
4- سم جدید Triforin (ساپرول) به مقدار : 3 در هزار
توصیهها: نوبت اول سمپاشی بعد از ریزش گلبرگها وسپس به فواصل12روز. جمع آوری ودفن برگها
لکه غربالی درختان هسته دار Stone fruit shothle spot
بیماری بصورت جهانی گسترش دارد و روی زردآلو، هلو، بادام دارای اهمیت خاصی است . پاتوژن به اغلب قسمتهای گیاه حمله می کند. لکه های روی برگ ریزش کرده و سوراخهایی روی آن ایجاد میکند. روی میوه زردآلو حالت زگیل ایجاد مینماید. در بادام ریزش برگ شدید میدهد. عامل بیماری قارچ Wilsonomyces carpophilus است. قارچ اسپورودوکیم تولید میکند؛ کنیدیم روی جوانه ها زمستانگذرانی میکند کنیدیها با باران پخش میشوند.
کنترل شیمیایی:
1. کاپتان WP50% و 3 در هزار
2. ترکیب بردو --------- 2%
3. اکسی کلرورمس WP35% و 5-3 هزار
توصیه ها: 3نوبت سمپاشی . سمپاشی پاییزه بعد از ریزش گلبرگها ،سمپاشی زمستانه بعد متورم شدن جوانه ها ،تکرار سمپاشی بعد از ریزش گلها و تکرار آن بفواصل 14روز
ویروس برگ باد بزنی مـو Grapevine fan leaf virus
عامل برگ باد بزنی مو ویروسی از جنس نپوویروس است که انتشار جهانی دارد و یکی از عوامل عمده زوال ارقام مو می باشد. گونه های Vitis vinifera و هیبریدهای آن به ویروس حساس است. سویه های عمده ویروس عبارتند از fanleaf و yellow mosaic و vein banding .
سفیدک پودری انگور (سیاه بور) Grapevine powdery mildew
بیماری در مناطق مختلف ایران نامهای متفاوتی چون کفک (در رشت)، سیاه بور (اصفهان)، سفیدک (شیراز)، شته (کاشان) دارد. طبق بعضی ازشواهد و مدارک، اصلِ بیماری ازسرزمین ژاپن است. اولین بار قارچ عامل در سال 1834از امریکای شمالی گزارش شده است ولی بیماری درامریکا از اهمیت چندانی برخوردار نبود. بیماری برای اولین بار درسال 1845 درناحیه بریتانیای کبیر در گلخانههای Margate توسط باغبان انگلیسی به نام Tucker مشاهده شده است. شدیدترین اپیدمیهای آن مربوط به کشورهای اروپایی به خصوص کشور فرانسه، اسپانیا وایتالیا است که دربعضی ازسالها محصول تاکستانها را به کمتر از یک چهارم کاهش داده است. بیماری در ایران برای اولین بار درسالهای 51- 1250 در رضائیه مشاهده شده است. اکنون بیماری در تمام نقاط انگورخیز کشور دیده میشود.
عامل بیماری قارچ Uncinula necator است که میسلیوم قارچ کاملاً سطحی است و مواد غذایی خود را بوسیله هاستوریم(مکه) تأمین مینماید؛ همچنین این مکهها برای تثبیت قارچ درسطح نبات بکار میرود. زمستانگذرانی قارچ به صورت میسیلیوم درداخل جوانههاست. البته در مناطق سرد زمستانگذرانی بصورت پریتسیوم نیز میباشد.
شدت بیماری موقعی که جوانهها متراکمند یا رطوبت بالاست و جاهای که سایهدار است بیشتر است. در اثر حمله قارچ کیفیت و کمیت میوه کاهش یافته، همچنین باعث حساسیت درخت به سرما میشود. قارچ به میوه، برگ، خوشه، جوانه، پیچکها، دم میوه و شاخههای جوان حمله میکند. در اثر حمله پوششهای سفید و خاکستری روی اندامهای گیاه دیده میشود. در روی برگ لکههایی محدود را ایجاد میکند که در آخر فصل این لکهها نکروزه میگردند. حمله قارچ به غورهها به علت عدم تعادل فشار در قسمت داخلی و خارجی باعث ترکیدن میوه میگردد وپیش از آنکه غورهها به نصف اندازه حقیقی برسند میریزند. میوههای رسیده مورد حمله قارچ قرار نمیگیرند. خوشههای سفیدک زده کمی سیاه و سبک هستند. اگر بیماری هنگام گل و قبل از آن شدید شود گلها می ریزند و دانه تشکیل نمیشود. حبهها کوچک مانده و رشد نمیکنند و آبدار نمیشوند غالباً حبهها ترک خورده و می پوسند. سفیدک مو درشرایط خشک بدون ترک خوردن باعث زودرسی انگور میشود. درهوای مرطوب شکافها روی انگور یا غوره زود پیدا میشود.
کنترل:
1- گوگرد میکرونیزه ---------- kg90- 60 در هکتار
مبارزه با گوگرد در 3 نوبت انجام میشود. نوبت اول در 7- 6 برگی جوانهها به میزان 15-10 کیلوگرم. نوبت دوم بعد از ریختن گلبرگها و بسته شدن دانه به میزان 30-20 کیلوگرم و نوبت سوم 20-15 روز بعد به میزان 40-30 کیلو، در صورت انبوهی تاکستان تا 60 کیلوگرم قابل افزایش است.
2- سولفور(الوزان- کوزان) wp80-90 % و 4-3 درهزار
3- دینوکاپ(کاراتان) FN-57 wp 18.25 % و 1 درهزار
4- پنکونازول(توپاز) EW 20 % و 0.125 درهزار
5- هگزاکونازول(انویل) SC 5 % و0.25 درهزار
6- نوآریمول(تریمیدال) EC 9 % 2/0 درهزار
توصیهها: دینوکاپ در نوبت اول که هوا خنکتر است مصرف شود و سولفور در نوبتهای بعدی که هوا گرمتر است. هرس سبز درختان مو و از بین بردن علفهای هرز ، جهت کاهش رطوبت و تهویه باغ در کاهش بیماری موثر است.
پوسیدگیهای انگور Grapevine rots
پوسیدگیهای انگور براثر عوامل ساپروفیتی یا پارازیتهای ضعیف صورت میگیرد که در مراحل مختلف رشد به میوه حمله میکنند وباعث فساد آن میشوند. عواملی چون Greenaria uvicola باعث پوسیدگی تلخ انگور(grape bitter rot) میشود، Glomerella cingulata باعث پوسیدگی انگور رسیده (rip rot) میشود که معمولاً موقع برداشت محصول دیده میشود. این پوسیدگی به رنگ قرمز مایل به قهوهای دیده میشود. عواملی چون Guignardia bidwellii و Bortysphaeria obtusa باعث پوسیدگی سیاه رنگِ برگ، میوه و ساقهی مـــو میشوند.
پوسیدگی خوشه (bunch rot) ناشی از Botryotinia fuckeliana (آنامورف: Botrytis cinerea) است که در آن خوشهی انگور لهیده و روی آن پوشش خاکستری قارچ تشکیل میشود. پوسیدگی خوشه ممکن است براثر Lasiodiplodia theobromae (Botrysphaeria rhodina) نیز بوجود آید لکن در این حالت پوسیدگی ابتدا قرمزرنگ و سپس سفید است ونهایتاً میوه مومیایی میشود.
کنترل پوسیدگیها:
جلوگیری از صدمه دیدن فیزیکی، شیمیایی وحمله حشرات بخصوص در مراحل آخر رشد، همچنین انبار سریع میوهها در دمای پایین و جداسازی میوههای آلوده در کاهش پوسیدگیها موثر است.
بیماری پوسیدگی گلآذین خرما
بیماری پوسیدگی گلآذین خرما Khamedj
بیماری خامج قدمت طولانی دارد و در اکثر نقاط نخل خیز دنیا وجود دارد. اولین گزارش تکنیکی را cavara درسال 1925 داده است. بیماری در مناطقی که دارای زمستانهای طولانی است یا بارندگیهای بهاره زیاد است یا درخاکهایی که آب درآنها جمع میشود یا نمک آنها زیاد است، مخرب است. بیماری درعراق وخوزستان گاهگاهی طغیان میکند معمولا بعد از زمستانهای سرد و طولانی باهوای مرطوب این اتفاق میافتد.
عامل بیماری خامج قارچ Mauginiella scaettae است. زمان حمله قارچ موقعی است که خوشههای گل دهنده (spattes) دراوایل بهار شروع به رشد میکنند. بعد از حمله قارچ به بافتهای گل و قبل از باز شدن اسپاتها لکههای قهوهای یا زرد رنگی روی آنها ظاهر میشود. سطح داخلی اسپات زیر لکهها زرد و شفاف است. قارچ قادر است مستقیماً بدرون اسپات نفوذ کند ازاین جهت یک پارازیت قوی محسوب میشود. عامل بصورت میسلیوم بین سلولی دربافتهای کهنه زمستان گذرانی میکند. دربررسیهای مرکز تحقیقات کشاورزی خوزستان درمناطق آلوده تا 30% گلآذینها ممکن است ازبین بروند و این امر مستقیماَ روی تولید محصول اثر منفی دارد.
کنترل:
1- جمع آوری وسوزاندن گل آذینهای آلوده
2- استفاده از گرده سالم
3- استفاده از ارقام مقاوم: واریتههای Tafezoune و Hamraim و Takernest مقاومند.
استفاده ازسموم تریدمورف و پروپیکنازول و تیوفانات متیل درحال حاضر درکنترل بیماری موثر است
آنتراکنوز انبه Mango anthracnose
بیماری ناشی از Glomerella cigulata است، که به قسمتهای هوایی گیاه (برگ، شاخه، گل و میوه) حمله می کند. لکه های کوچک قهوه ای تا سیاه روی شاخه و برگ بوجود می آورد.
کنترل :
استفاده از قارچکشهای فربام، زینب، کاپتان به نسبت 2- 1.5 درهزار
توصیهها: 1- تقویت گیاه 2- حذف شاخههای خشکیده 3- کنترل آفات وسایر بیماریها
لکه سیاه انبه Mango scab
بیماری ناشی از Elsinoe mangiferae (A: Sphaceloma mangiferae) که روی برگ، شاخه و میوه تولید لکه های کوچک قهوه ای تا سیاه می کند که در شرایط مرطوب روی آنها پوشش مخملی زیتونی به وجود می آید. دربرگهای مسن وسط لکه ها سفید یا خاکستری و حاشیه آنها قهوه ای است. در بعضی از این لکه ها آسکوکارپ قارچ دیده می شود
پژمردگی باکتریایی موز Moko
بیماری موکو ناشی از Pseudomonas solanacerarum که باعث تغییر رنگ آوندها و زردی و نکروز برگ می شود. پاجوشها زرد و سپس سیاه می شوند. بیماری در مناطق موزکاری چابهار دیده شده است.
توصیه: در صورت مشاهده علائم بیماری ریشه کن کردن درختان توصیه میشود
مومیایی درختان میوه Monilia brown rot
عامل بیماری Moniliniaاست که آنامورف آن monilia می باشد. سه گونه دارد:
1- M. Laxaمعروف به European brown rot
2- M. Fructicolaمعروف به American brown rot که در ایران وجود ندارد.
3- M. Fructigena
میزبانها در ایران : سیب، گلابی، به، زردآلو، گوجه، گیلاس و زردآلو درایران مهمتر است و M.laxaاز آن جدا شده است(از سمنان). بیماری به گل شاخه و میوه میزند ولی میوه های رسیده حساسترند. میوه هایی که روی درخت کاملاً سالمند ویکدفعه شروع به قهوای شدن می کنند مشکوک به این بیماریند. میوه های آلوده سریعاً می ریزند. اینها به تدریج می پوسند وحالت چرمی سفتی پیدا میکنند وتشکیل اسکلروت قارچ را می دهند. اسکلروت در بهار جوانه زده وتولید آپوتیسیم می نماید وآسکوسپورها گیاه را آلوده میکنند.
کنترل شیمیایی: سمپاشی زمستانه (زیرا به سه صورت اسکلروت ، میسلیوم و کنیدی زمستانگذرانی دارد) . سمپاشی دربهار بعداز تشکیل گل انجام می شود.
توصیه: بهداشت باغ ؛ جمع آوری میوه های آلوده . هرس شاخه های آلوده
پوسیدگی قهوهای(درونی) میوه انجیر fig brown rot(fig endosepsis)
بیماری ناشی ازقارچ ناقص Fusarium moniliforme است که اسپورهای آن با زنبور Blastophaga به داخل میوهی انجیرانتقال مییابد وموجب پوسیدگی داخل میوه میشود
لکه برگی سرکوسپورایی انجیر fig cercospora leaf spot
بیماری ناشی از Cercospora spp (مانند C. bolleana) است؛ که منجر به تولید لکههای مازویی در برگ انجیر میشود.
ترشیدگی انجیر fig souring
بیماری درایران ناشی از مخمر Hanseniospora osmophila است که با مگس سرکه یا سوسک میوه انجیر از طریق چشم میوه انجیر به داخل آن انتقال مییابد. این مخمرها باعث ترشیدگی، ایجاد بوی الکل و تغییر رنگ میوه می شوند.
شانکر انجیر fig Phomopsis canker
بیماری بیشتر در انجیرهایی دیده میشود، که نیاز به هرس شدید دارند. درایران شانکر انجیر در استهبانات فارس دیده شده است. بیماری ناشی از Diaporthe cinerascens (آنامورف: Phomopsis cinerascens) است. دراثر حمله قارچ روی شاخهها شانکر ایجاد میشود و شاخهها پژمرده و دچار زوال تدریجی می گردند. آلودگی از محل هرس شروع میشود ومعمولاَ درفصل بارانی صورت میگیرد. قارچ درسال اول آلودگی تغییر رنگ را روی شاخه ایجاد میکند و بتدریج طی 4-3 سال اطراف تنه وشاخه را فرا میگیرد. دراثر مقاومت گیاه بافت پینهای اطراف شانکر تشکیل میشود. قارچ درپینه نفوذ کرده ودرسال بعد فعال می شود. دراثر فعالیت سالانه قارچ دوایر متحدالمرکزی تولید میشود. قارچ دو نوع پیکنیدیوسپور تولید میکند. نوع α ونوع β که نوع α درایران دیده شده است. اسپورها ازمحل زخمهای ایجاد شده دراثر عوامل طبیعی وفیزیکی ویا حمله حشرات نفوذ میکنند.
کنترل:
بهترین روش کنترل بیماری پیشگیری ازنفوذ قارچ درگیاه وباغ است. که شامل
1. تنظیم زمان هرس(هرس همراه با بارندگی نباشد)
2. تهیه قلمه سالم
3. معالجه زخمها
4.ضدعفونی ابزار هرس
آنتراکنوز مــــــو Grapevine anthracnose
بیماری دراثر فعالیت قارچ Elsinoe amplina (آنـامورف: Sphaceloma amplinum) است. قارچ به اندامهای مختلف (برگ، خوشه، شاخه) حمله میکند. در اثر حمله قارچ لکههای فرورفته با بافتهای مرده تشکیل می شوند.
توصیهها:
1- تقویت گیاه
2- حذف شاخه های خشکیده در پاییز
3- کنترول سایر افات و بیماریها
لکه زاویه ای برگ مـــــو Grapevine angular leaf spot
بیماری ناشی ازPseudocercospora vitis) Mycosphaerella angulata ) که نشانه آن تشکیل لکه های قهوه ای زاویه دار در یک یا دو طرف برگ است
سرطان طوقهی مـــــــو
سرطان طوقهی مـــــــو Grapevine crown gall
بیماری در گیاهان مختلف ناشی از گونههای Agrobacterium است؛ که نشانهی آن تشکیل قسمتهای متورم در طوقه و ندرتاً ریشه و ساقه گیاه است. گالها به علت رشد وتکثیر سرطانی یاختههای آلوده ایجاد میشوند. تبدیل یاختههای عادی به یاختهای سرطانی بر اثر ورود پلاسمید مولد غده (Ti plasmid) به یاخته و ادغام DNA مولد غده (Ti DNA) در کروموزم یاخته صورت میگیرد. بیماری در انگور ناشی از Agrobacterium vitis است. باکتری عامل بیماری در گذشته تحت عنوان بیووار 3 گونه A. tumefaciens نامیده میشد.
توصیه: انتخاب نهالهای سالم یکی ازبهترین روشهای کنترل بیماری است. ضدعفونی ابزار هرس وجلوگیری از زخمی شدن شاخ و برگ نیز توصیه می شود.
سفیدک داخلی(کرکی، کاذب) مــــــــــــو Grapevine downy mildew
سفیدک کرکی مو برای اولین بار در جهان درسال 1837 توسط schweinitz درآمریکای شمالی روی موهای وحشی مشاهده و ثبت گردید. بیماری با انتقال پایههای مقاوم به فیلوکسرا از امریکا به فرانسه و اروپا منتقل شد. شدت خسارت درفرانسه به حدی بود که صنعت شرابسازی را به رکود کشانید. بیماری در ایران برای اولین بار درسال 1325 توسط اسفندیاری گزارش شد.
عامل بیماری شبه قارچ Plasmopara viticola از خانواده Pronosporacea است که میسلیوم بدون دیواره عرضی تولید میکند. پاتوژن زمستان را به صورت اُاُسپور در داخل برگهای مرده وگاهی در میوه وشاخه میگذراند. برگهای آلوده نیز با حفظ میسلیومهای قارچ از نظر زمستان گذرانی حائز اهمیت هستند.
بیماری معمولاً بروی برگها، جوانهها، خوشههای نارس و یا تقریباً رسیده ظاهر میگردند. دراثر حمله قارچ به برگها ابتدا نقاط روشن و غیرمشخص که حالت روغنی دارند ظاهر میشوند. سپس بافتهای برگ به تدریج مرده ونکروزه میشوند. شاخههای اصلی نیز ممکن است مرده یا قهوهای شوند جوانههای جوانی که آلوده میشوند کوتاه مانده اما قطورتر از جوانههای نرمال به نظر میرسند. در شرایط مرطوب شاخهها و برگهای آلوده بوسیلهی پوشش سفیدرنگ که اسپورانجیوفر قارچ است، پوشیده میشوند. آلودگی خوشهها اگر در اول فصل باشد میوههای جوان بخصوص حبههای داخلی خوشه از اندام بار قارچ پوشیده میشوند که باعث چروکیدگی، چرمی شدن و تغییررنگ میوهها میگردند.
کنترل:
1- کاپتان wp 50 % و 3 درهزار
2- زینب wp 80 % و 3-2.5 درهزار
3- مانب wp 80 % و 2.5- 2 درهزار
توصیهها: نوبت اول سمپاشی قبل از گلدهی و تکرار آن هر 10- 7 روز بر اساس نیاز انجام شود. هرس سبز در کاهش بیماری موثر است.
فتیله نارنجی(دارخور) Cytospora canker
بیماری فتیله نارنجی روی درختان گیلاس در سال 1325 توسط اسفندیاری از کرج جمع آوری و گزارش شده است. دارای مزبانهای مختلفی از جمله گردو، چنار، تبریزی، گیلاس، زردآلو، قیسی و سیب میباشد. هنگام حمله قارچ شاخههای مبتلا از قسمت پایین شکسته و یا قطع ویا مورد حمله حشرات قرار میگیرند. برگهای شاخهی آلوده پژمرده و سبز خشک میشوند و سپس فتیله(cirrhus) های نارنجی، زرد یا قهوهای عامل بیماری که در واقع اسپورهای قارچ است، درسطح شاخهها ظاهر میشوند. براثر حمله قارچ، شاخهها و سرشاخهها ضعیف و خشک شده و علائم دای بک die-Bach در آنها ظاهر میشود. بر روی شاخه و تنه نیز زخم و شانکرهایی ممکن است بوجود آید. مقاومت درختان مسن بیشتر است ولی درختان مسن و ضعیف تر بیشتر دچار بیماری میشوند. در مراحل آخر پوست تنه وشاخه درمحل شانکر از چوب جدا شده و قسمتهای بالای شانکر میخشکد. آلودگی بیشتر در فصول پاییز و زمستان حادث میشود.
عوامل بیماری گونههای مختلف جنس Cytospora میباشند. گونهها شامل:
1- Cytospora persoonii
2- C. juglandicola
3- C. juglandina
4- C. rubescens
5- C. ambiens
6- C. cincta
عوامل مکانیکی نظیر تگرگ، محل تغذیه حیوانات و حشرات، هرس نامنظم، سرما وگرما ، یخبندان که منجر به ترک و شکاف پوست درختان میشوند باعث تسریع در آلودگی میزبانها میگردد، البته ورود انگل به گیاه بطور مستقیم و طبیعی از راه کوتیکول و منافذ بافتهای پوششی صورت میگیرد.(عکسها مربوط به مناطق خفر و میمند می باشد.)
کنترل :
هر اقدامی که بتواند از ضعف درختان و حمله بیماری جلوگیری کند درپیشگیری از بیماری موثر است. تقویت درخت و رعایت اصول زراعی صحیح (عدم احداث باغ در زمینهای آهکی و کم عمق و آبیاری منظم) و مبارزه با آفات کمک بزرگی برای جلوگیری از ضعف درخت میباشد.
درمورد مبارزه شیمیایی میتوان گفت که برداشتن بافتهای آلوده و فاسد پوست درخت درمحل شانکرها با ابزار مناسب و بلافاصله پانسمان آن با چسب مخصوص حاوی 3% ماده موثره Thiophanate-metyl در فصل مناسب درسالم سازی درختهای مبتلا(بخصوص سیب) رضایت بخش میباشد. همچنین ازسموم مثل کاپتان به نسبت 2در هزار نیز میتوان استفاده کرد.
1- ترکیب بردو ------- 2درصد
2- اکسی کلرورمس WP35% و 5-3در هزار
3- تیوفانات متیل WP70% و 0.5-0.6درهزار
4- بنومیل WP50% و یک در هزار
توصیه: بهترین زمانها برای سمپاشی پاییز پس از ریزش گلبرگها و اواخر بهار به مقدار 2-1 نوبت میباشد.
سوختگی سیاه نخل date palm black scorch
بیماری ناشی از قارچ Ceratocystis paradoxa (آنامورف: Chalara paradoxa) که به قسمتهای مختلف نخل مانند برگ، جوانه مرکزی، گلوگاه و خوشه حمله می کند و در برگها و گلآذین سوختگی سیاه بوجود میآورد.
سوختگی برگ بادام almond leaf scorch
بیماری ناشی از باکتری گرم منفی محدود به آوندهای چوبی به نام Xylella fastidiosa است. دراثر حمله باکتری به درختان بادام قسمتهایی ازبرگ وبه ویژه نوک و حاشیه آن دچار سوختگی میشود
آنتراکنوز موز Banana anthracnose
بیماری ناشی از قارچ Colleotrichum musae که روی پوست میوه تولید لکه های قهوه ای تا سیاه می دهد. در بعضی موارد این قارچ دم میوه را در خوشه آلوده میکند که در این صورت بیماری بنامblack end یا crown rot نامیده می شود.
کنترل :
1-حذف شاخه های خشکیده
2-تقویت گیاه
3-استفاده از قارچکش های زینب و فربام 1/5 - 2 در هزار
4- کنترل آفات وسایر بیماریها
بیماری سر سیگاری موز Banana cigar end
بیماری ناشی از Trachysphaera fructigena که تولید پوسیدگی سیاه و سپس خاکستری درمیوه می کند. پوسیدگی میوه ممکن است به تمام میوه گسترش یابد. در اغلب موارد Verticillium theobromae با بیماری همراه است
Banana panama disease بیماری پانامایی موز
بیماری ناشی از قارچ Fusarium oxysporum f.sp. cubensis که نشانه های آن زردی برگهای مسن، پژمردگی و آویزان شدن برگها و قهوه ای شدن آنهاست.
زگیل سیاه نخل خرما date palm false smut(Graphiola leaf spot)
بیماری با نامهای دیگری چون زنگ زگیلی خرما و سیاهک دروغی درخت خرما نیز میشناسند. بیماری در اکثر نقاط دنیا دیده میشود. در کشورهایی که درصد رطوبت نسبی هوای آنها بالا می باشد مانند نیجریه، کشورهای مدیترانهای و کشورهای عربی شیوع دارد. درایران دربلوچستان، مازندران و میناب گزارش شده است.
قارچ عامل بیماری Graphiola phoenicis است از راستهی ustilaginales که دارای تلیوسپور و بازیدیوسپور میباشد. بازیدیوسپورها باعث ایجاد آلودگی میشوند. تلیوسپور میتواند بروی برگ دوام بیاورد. قارچ به قسمتهای مختلف برگ، برگچهها و رگبرگهای اصلی حمله میکند و یکسری جوشهای برجسته(هاگینه) و کوچکی را بوجود میآورد. جوشهای سیاه و بسته mm3-1 قطر دارند؛ که در دوسمت برگچه و محوربرگ تشکیل میشود.
کنترل:
1- سمپاشی با زینب و بنومیل قبل از پراکنش اسپورها
2- هرس برگهای آلوده و سوزاندن آنها
3- کاهش رطوبت باغ
4- رقم مقاوم مخصوصا واریته Kustaury
یکی از بیماریهای مهم و خطرناک درختان میوه دانهدار در جهان و نیز ایران است.این بیماری حتی اگر در برخی مناطق، انتشار کمی هم داشته باشد، خسارات سنگینی را به درختان تحمیل میکند. بنابراین لازم است برنامه کنترلی دقیقی برای مهار بیماری در مناطق انتشار آن به اجرا درآید.
این بیماری اولین بار از نیویورک گزارش شده و تا ۲۰۰ سال محدود به آمریکایشمالی بود. با ورود مهاجران به آمریکای شمال غربی، این بیماری نیز در این مناطق گسترش پیدا کرد به طوری که تا اوایل سالهای دهه ۱۹۰۰ به تمام مناطقی که سیب و گلابی در آن کشت میشد، سرایت پیدا کرد.
در خارج از ایالات متحده، بیماری اولین بار در سال ۱۹۱۹ از کشور نیوزلند گزارش شد و بعد از آن در اواخر دهه ۱۹۵۰ در انگلستان شیوع پیدا کرد.
پس از آن، بیماری در تمام اروپا و مدیترانه گسترش یافت و خسارات زیادی به درختان میوه وارد کرد. امروزه در کشورهایی که بیماری در آنها گزارش نشده، مقررات سخت قرنطینهای برقرار است.
در ایران، بعد از سالها قرنطینه اولین بار در بهار ۱۳۶۸ از کرج گزارش شد و در حال حاضر از بیماریهای مهم قرنطینه داخلی است در حالیکه به سرعت مرزهای قرنطینه را در هم شکسته و در حال پیشروی است. این بیماری اکنون در استآنهای تهران، آذربایجان، قزوین، زنجان و... خساراتی در پی دارد.
خسارت این بیماری اصولا متوجه خانواده گیاهان Rosaceae (درختان به، سیب، گلابی، گلسرخ و سایر گیاهان زیتنی این تیره و به تازگی گیاه خاکشیر) بوده و عامل بیماری باکتری Erwinia amylovora از خانواده Entrobacteriaceae است. جنسهای مهمی از باکتریها از جمله جنس مشهور سالمونلا که از باکتریهای بیماریزای انسانی و جانوری است در این خانواده جای میگیرند.
● علائم بیماری
درختان مبتلا به آتشک مجموعهای از علائم را نشان میدهند. بهطور کلی سه نوع علائم قابل تشخیص است و زمان آلودهشدن درخت و اندامی که آلوده شده تعیینکننده نوع نشانه بیماری است. اولین نشانهای که آشکار میشود، سوختگی شکوفههاست که بلافاصله پس از باز شدن گلها صورت میگیرد.
در مراحل اولیه آلودگی، گلها ظاهری آبسوخته پیدا کرده و به سرعت سیاه میشوند. عموما کل شکوفههای یک خوشه دچار سوختگی شده و میمیرند.
سوختگی شاخهها بارزترین نشانه این بیماری است که یک تا چند هفته بعد از ریختن گلبرگها قابل مشاهده است. در این مرحله برگها و شاخههای آبدار نیز به قهوهای تا سیاه تغییر رنگ داده و سرشاخهها به سمت عقب خم شده، حالت سر عصایی به خود میگیرند.
در ادامه فصل با گرم شدن هوا، روی همین شاخهها میتوان تراوشات باکتریایی (Ooz) را دید که بهصورت قطرات ریز چسبناکی ترشح میشوند. در شرایط مساعد، آلودگی به شکل شانکر به سمت پایین (تنه درخت) توسعه یافته و در کل، درخت ظاهری سوخته در آتش پیدا میکند.
نشانهها روی میوه هم قابل مشاهده است به طوریکه میوههای درختان بیمار- اگر در مراحل اولیه آلوده شوند- کوچک، تیره رنگ و چروکیده میمانند و - اگر دیرتر آلوده شوند- زخمهای قرمز قهوهای تا سیاه رنگ را روی سطح آن میتوان دید.
روی این میوهها هم میتوان تراوشات باکتری را دید؛ بهخصوص اگر هوا گرم و مرطوب باشد. اگر پایه درخت به بیماری حساس باشد(مانند درخت به)، کل درخت پژمرده شده و خواهد مرد. نشانههای بیماری را حتی در زمستان به صورت برگهای خشکیده روی درخت میتوان دید.
● چرخه بیماری
ر فصل زمستان باکتری عامل بیماری را در شانکرهای ایجاد شده در شاخهها میگذراند و در بهار با گرم شدن هوا دوباره فعال شده و خود را همراه تراوشاتی به سطح درخت میرساند. حشراتی مانند زنبورعسل که جذب این تراوشات میشوند و نیز قطرات باران عامل مهمی در انتقال باکتریها به گیاه و ایجاد بیماری جدید هستند.
این انتقال از راه گلها و نیز زخمهای ناشی از نیش حشرات یا تگرگ و... صورت میگیرد و برای همین است که اولین نشانههای بیماری در شکوفهها خود را نمایان میکند.
سپس باکتری پس از استقرار و تکثیر، راه خود را داخل درخت یافته و به طور سیستمیک در درخت منتشر میشود. در حرکت به سمت سرشاخهها، آنها را خشکانده و در حرکت به سمت تنه با ایجاد شانکر در آخر فصل خود را برای زمستانگذرانی آماده میکند.
گاهی این شانکرها به حدی توسعه مییابند که درخت مجالی برای ادامه زندگی نمییابد و از پای در میآید؛ این زمانی است که پاتوژن تمام درخت را آلوده کرده باشد.
● راههای مبارزه
بهترین راه برای کنترل آتشک، راهکارهای تلفیقی است که شامل عملیات باغبانی (که باعث کاهش حساسیت درختان و جلوگیری از انتشار بیماری در باغ شود)، تلاش برای کاهش میزان اینوکولوم اولیه در باغ و سمپاشی در زمان مناسب با باکتریکشها برای پیشگیری از بیماری در زمانی که شرایط برای ایجاد بیماری مهیاست.
موثرترین کار در این مورد برای کاهش گسترش بیماری، اجتناب از کاشت پایهها و ارقام حساس است. رقمهای خیلی حساس سیب شامل موتسو، جوناتان و رم بیوتی، فیجی، با حساسیت زیاد خود به بیماری، ترکیب خطرناکی را در باغ در زمانی که بیم اپیدمی بیماری میرود، میسازد چراکه اینچنین درختانی در اثر بیماری خواهند مرد. بیشتر ارقام مردمپسند گلابی نیز حساسیت بالایی به آتشک دارند.
سوختگی شاخهها یکی از نشانههای معمول روی شاخههای جوان و آبدار است. بنابراین شیوههای هرس و استفاده کمتر از کودهای نیتروژنی که به کاهش رشد شاخهها میانجامد، برای جلوگیری از این مرحله بیماری اهمیت دارد. پیشرفت بیماری در داخل پیکره درخت با هرس شاخههای آلوده در اوایل تابستان؛ یعنی درست زمانی که تازه آلوده شدهاند به حداقل میرسد.
اینکار بهخصوص در مورد درختان جوان و کوتاه مهم است زیرا در این حالت فاصله شاخههای آلوده با تنه بسیار کم است. قطع شاخهها باید از فاصله ۲۰ تا۳۰ سانتیمتری زیر حاشیه محل آلودگی باشد. ضدعفونی وسایل هرس با الکل یا هیپوکلرید سدیم (وایتکس) بعد و قبل از بریدن هر شاخه نباید فراموش شود.
کنترل موثر حشرات با قطعات دهانی زننده- مکنده مثل شتهها، زنجرهها و پسیل گلابی به کاهش روند توسعه بیماری در مرحله سوختگی شاخهها کمک میکند.
● کاهش اینوکولوم
منبع اینوکولوم اولیه باید با هرس و جدا کردن شاخههای آلوده و نیز قسمتی از تنه که نشانههای شانکر را بروز میدهد در طول فصل زمستان کاهش یابد.
سمپاشی با باکتریکشهای سمی در زمان باز شدن غنچههای گل یا کمی بعد از آن به کاهش باکتریهای تولید شده در شانکرهای زمستانه کمک میکند.
در باغی که سابقه بیماری آتشک را دارد شاخههایی که رنگ آنها زرد نارنجی است باید یک تا دو هفته بعد از ریزش گلبرگها از درخت جدا شوند. این کار بهخصوص زمانی مفید است که بیماری در مرحله سوختگی شکوفهها کنترل شده و بنابراین شانکرها منبع اصلی آلودگی برای گسترش بیماری در تابستان محسوب میشوند.
جدا کردن شاخههای گوشتی و آبدار به محض ظهور اولین نشانهها در آنها به محدود شدن انتشار و گسترش بیماری کمک خواهد کرد. اما این اقدام زمانی موثر است که با دقت در چند هفته اول بعد از گلدهی دنبال شود.
درمان به وسیله آنتیبیوتیک (Bacteriocide Spray):
بیشتر اپیدمیهای خطرناک و جدی آتشک زمانی اتفاق میافتد که گلها آلوده شوند. آنتیبیوتیکهای مشخصی وجود دارند که میتوانند در محافظت از گلها در برابر آلودگی نقش داشته باشند. این مواد باید درست زمانی که گلها ظاهر میشوند به کار روند.
سیستمهای مختلفی برای تعیین زمان مناسب استفاده از آنتیبیوتیکها طراحی شده است. بیشتر این سیستمها براساس دما (معمولا بیش از ۳/۱۸ درجه سانتیگراد که در این حالت تجمع باکتری هنوز به حد آستانه عفونت نرسیده است) کار میکنند.
بعد از این مرحله بارش باران لازم است تا باکتری را به محلهایی که بتواند از آنجا وارد گیاه شود، برساند. بنابراین آنتیبیوتیک باید قبل یا بعد از بارش صورت گیرد تا در زمان بارندگی جمعیت باکتری زیر آستانه آلودگی باشد. آنتیبیوتیکها در مرحله سوختگی شاخهها در طول تابستان تاثیری ندارند و بهکارگیری آنها برای محافظت توصیه نشده است.
آنتی بیوتیکهایی که برای درمان این بیماری مورد استفاده هستند شامل Streptomycin و Terramycin میشود. مورد اخیر بهخصوص روی گلابی مصرف دارد. در مناطقی که مصرف استرپتومایسین مجاز نیست، میتوان از Tetracyclin و Flumequin استفاده کرد.
البته گفتنی است مصرف آنتیبیوتیک در گیاهپزشکی و درمان بیماریهای گیاهی، محدودیتهایی دارد. یکی از این محدودیتها، مقاوم شدن باکتریها به آنتیبیوتیکهاست که این مقاومت شامل باکتریهای بیماریزای انسان نیز میشود که این امر خود منجر به اختلال در کنترل بیماریهای انسان و حیوانات به دلیل حضور مداوم آنتیبیوتیک در طبیعت میشود. برای همین مصرف این مواد در گیاهپزشکی باید درنهایت دقت و با لحاظ کردن احتیاط فراوان همراه باشد.
نهایت اینکه بیماری آتشک اکنون در ایران، به یکی از مهمترین بیماریهای گیاهی کشور تبدیل شده و ریشهکنی و جلوگیری از گ سترش این بیماری خطرناک باید مورد توجه مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای کشور قرار گیرد.
انجام تحقیقات در زمینه بیماریزایی پاتوژن عامل بیماری، اپیدمیولوژی، شیوههای پیشگیری و درمان بیماری نیازمند صرف وقت و هزینه از سوی مراکز تحقیقات کشور است و امید که روندی که برای مطالعه جنبههای مختلف بیماری در کشور وجود دارد، ادامه یافته و بلکه با سرعت بیشتری پیگیری شده و با کمک صاحبنظران و متخصصان بیماریشناسی گیاهی این بیماری در کشور ریشهکن شده و درختان از آتش بیماری نجات یابند.
منابع:
ــ بیماریهای سیب و گلابی؛ ا.ل.جونز. ترجمه سید محمد اشکان. مرکز نشر دانشگاهی
ــ عوامل بیماریزا و بیماریهای مهم گیاهی ایران؛ دکتر ابراهیم بهداد، نشر یادبود اصفهان
آنتراکنوز گردو Walnut anthracnose
بیماری ناشی از قارچ Gnomonia leptostyla (آنامورف: arssonina juglandis) است، که دراکثر مناطق گردوکاری دیده میشود؛ نشانههای آن تشکیل لکههای فرو رفته گرد یا بیضی شکل روی شاخه، میوه و برگ است. آسروولهای قارچ به صورت حلقه های متحدالمرکز روی لکه های برگی به وجود میآیند.
کنترل:
1- زینب wp80% و 2-1 درهزار
2- اکسی کلرورمس wp35% و 5-3 درهزار
3- ترکیب برور ______ 1-0.5 درهزار
توصیه ها:
سمپاشی زمستانه 3_2 نوبت که پس از ریزش برگها انجام میشود. سمپاشی بهاره 2 نوبت پس از ریزش گلبرگها .همچنین جمع آوری و سوزاندن برگهای آلوده ریخته شده و رعایت بهداشت باغ در کنترل بیماری موثر است.
--------------------------------------------------------------------------------
بیماری لکه سیاه گردو walnut black spot
بیماری ناشی از باکتری Xanthomonas campestris pv.Juglandis است که موجب سیاه شدن گل آذین نر و لکه های قهوهای تا سیاه روی میوه و برگ میشود
پژمردگی شاخهی گردو walnut branch wilt
بیماری ناشی از Nattrassia mangiferae که درناحیه مورد حمله پوست شاخه ورقه ورقه شده و درزیر ورقهها پودر سیاه رنگی شامل آرتروکنیدیمهای قارچ تشکیل میشود. بیماری منجر به پژمردگی شاخه و خشک شدن برگهاست که همچنان به شاخه متصل باقی میمانند.
کنترل:
تقویت و آبیاری منظم گیاه بسیار موثر است
شانکر عمقی پوست گردو walnut deep bark canker(syn: walnut phlom canker)
بیماری ناشی از باکتری Erwinia rubrifaciens که نشانههای آن تشکیل رگههای قهوهای درناحیهی آوندهای آبکشی و لایهی زاینده و خارج شدن صمغ سیاه رنگ از تنهی گردوست
--------------------------------------------------------------------------------
پوسیدگی فیتوفترایی طوقه و ریشه گردو walnut Phytophthora crown and root rot
بیماری ناشی از گونههای Phytophthora به ویژه Phytophthora cactorum است که موجب پوسیدگی طوقه وتولید تراوه(صمغ) سیاه رنگ میشود.
کنترل:
1- ترکیب بردو ----- 0.8 درصد
2- اکسی کلرورمس wp35% و 5 در هزار
توصیه: رعایت نکات زیر در کنترل و عدم توسعه بیماری موثر است.
1- اجتناب از آبیاری غرقابی و عدم تماس طوقه با آب آبیاری
2- بررسی برای حصول به پایههای مقاوم.
3- حذف قسمتهای آلوده دور یقه و طوقه درخت تا بافت سالم و سپس پانسمان با سموم توصیه شده.
--------------------------------------------------------------------------------
شانکر سطحی پوست گردو walnut shallow bark canker
بیماری ناشی از Erwinia nigrifluens که نشانههای آن تشکیل آسیبهای نامنظم به رنگ قهوهای تیره روی تنه و شاخههای اصلی است.
--------------------------------------------------------------------------------
ارزیابی مقاومت ارقام گیلاس نسبت به باکتری Pseudomonas syringae عامل بیماری شانکر درختان میوه هسته دار
بیماری شانکر باکتریایی درختان میوه هسته دار در تمامی مناطق اصلی پرورش درختان میوه در دنیا شیوع داشته و یکی از مهمترین بیماریهای این درختان از جمله گیلاس می باشد. چون ارقام مختلف گیلاس نسبت به بیماری شانکر باکتریایی حساسیت متفاوتی دارند، استفاده از ارقام مقاوم به این بیماری راهکار مناسبی برای کنترل آن است. بیماریزایی Pseudomonas syringae pv. syringae (Pss) از کلکسیون آزمایشگاه باکتری شناسی بخش بیمارهای گیاهی موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی جدا شده از درختان گیلاس استان تهران دوباره اثبات گردید. در این بررسی تعداد 21 رقم گیلاس پیوند شده روی پایه آلبالو تلخ (Pronus mahaleb.) شامل هیبرید شماره 1 کرج، شعاع السلطنه، سیاه مشهد، سیاه دانشکده، همدان، بلامارکاد پیش رس ایتالیا، شبستر، حاج یوسفی، ناپلئون، لامبرت، بلادی باربون، قرمز رضاییه، مشهد، زرد دانشکده، اراک، قرمز باغ نو، ابرده، میکرز، دیررس ایتالیا، رودچون و قزوین استفاده شد. برای بررسی مقاومت این ارقام سوسپانسیون باکتری مورد نظر به آنها تزریق و پس از نگهداری در شرایط گلخانه و هوای آزاد نتایج مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که ارقام گیلاس از نظر حساسیت به شانکر باکتریایی اختلاف معنی دار داشته و ارقام شعاع السلطنه، سیاه مشهد، بلامارکاد پیش رس، شبستر، حاج یوسفی، ناپلئون، دیررس ایتالیا، رودچون و قزوین مقاومت بالاتری نشان دادند. ارقام هیبرید شماره یک کرج، سیاه دانشکده، همدان، لامبرت، قرمز رضاییه، مشهد، زرد دانشکده، اراک، ابرده و میکرز به عنوان نیمه حساس و ارقام بلادی باربون و قرمز باغ نو به عنوان حساس ارزیابی شدند. هیچکدام از ارقام گیلاس مقاومت کامل نشان ندادند.
--------------------------------------------------------------------------------
عارضه خشکیدگی خوشه خرما(پژمردگی میوه)
چروکیدگی میوه عارضهای است که درسالهای اخیر درپارهای از مناطق خرما خیز کشور مانند جیرفت، کهنوج و بوشهر مشاهده گردیده است. اولین بار درسال 1368 ازمنطقه رودبار کهنوج گزارش شده است. ازعوارض ناشناخته کشور است که سالانه درسطح وسیع خسارت وارد میکند. سرعت انتشار عارضه بسیار بالا است، بطوری که دربوشهر درسال1378 ظرف مدت یک هفته سراسر نخیلات استان را فرا گرفت و میزان خسارت را به 40درصد رساند. وقوع عارضه با چروکیده شدن ناگهانی حبههای خرما در مرحله تبدیل خارک به رطب است. سایر علائم بصورت ایجاد لکههای قهوهای رنگ درمحل اتصال خوشچهها به محور خوشه اصلی که منجر به پیدایش یک نوار قهوهای رنگ و سرتاسری دریک طرف محور خوشه اصلی میگردد. درمحل اتصال خوشچهها به محور خوشه اصلی ترکهایی ظاهر میشود. همچنین میوههای نارس بسرعت پژمرده شده و پلاسیده میشوند.
دربررسیهای انجام شده هیچکدام از عوامل پاتوژنیک ازمیوههای آلوده جداسازی نگردیده است. بنظر میرسد عارضه با عواملی چون درجه حرارت و آبیاری و تغذیه در ارتباط است.
سفیدک پودری هلو و شلیل Peach powdery mildew
بیماری سفیدک سطحی یا سفیدک نمدی هلو اولین بار در ایران دراطراف تهران درسال 1326 توسط اسفندیاری گزارش شده است. معمولا درهرجا که هلو کشت میشود بیماری نیز دیده میشود. علاوه بر هلو به شلیل نیز حمله میکند. عامل بیماری قارچ Sphaerotheca pannosa var. Persica است. علت نامگذاری آن به پانوزا بواسطه تولید حالت نمدی است. قارچ انگل اجباری است و نمی توان آن را روی محیط کشت پرورش داد. این قارچ زمستان را به دو صورت ریسه درجوانه و بصورت کلیستوتیسیم میگذراند.
نشانههای بیماری روی برگ در ابتدا بصورت ایجاد لکههای سبز کمرنگ و یا مایل به قهوهای ودرنهایت تشکیل بافت نمدی است. برگهای پیر بندرت مورد حمله قارچ قرار میگیرند و مقاومند. خسارت بیماری در حالتی که به میوه حمله میکند فوقالاده زیاد است زیرا ارزش و بازار پسندی میوه بطور محسوس تقلیل مییابد. روی میوه لکهها گرد هستند. اگر میوه سبز باشد لکه سفیدرنگ و اگر میوه متمایل به قرمز رنگ باشد لکه زرد چرکین به نظر می رسد. قسمتهای لکهدار میوه سفت و سخت شده و از رشد طبیعی باز میماند. سرشاخههای مبتلا به قارچ باریک و ضعیف مانده وجوانههای آنها کوچک میشود.
کنترل بیماری:
· کنترل مکانیکی: آبپاشی، باران، آب سردوگرم ، ازبین بردن غشای نمدی ازجمله اقداماتی است که درکاهش بیماری موثر است.
· کنترل بیولوژیکی: قارچ عامل بیماری در مناطق مرطوب بوسیله تعدادی قارچهای هیپرپارازیت که مهمترین آنها Cicinobolus cesatii میباشد پارازیته شدهاند و ازبین می روند ویا لااقل کاهش مییابد.
· کنترل زراعی: حفظ حاصلخیزی خاک، هرس و واریتههای مقاوم(ارقام هلو مخملی، کاردی و حاج کاظمی نسبت به بیماری حساس و ارقام پائیزه مقاومند.)
· کنترل شیمیایی:
1- دینوکاپ(کاراتان) LC EC 35% و 1 درهزار
2- دینوکاپ(کاراتان) FN-57 WP18.25% و 1 درهزار
3- سولفور(الوزان- کوزان) WP80-90% و 4-3 درهزار
4- بنومیل(بنلیت) WP 50% و 0.5 درهزار
توصیهها: بهترین زمان سمپاشی بعد از ریختن گلبرگها و تشکیل میوه است. درصورت لزوم 7-3 نوبت سمپاشی انجام میگیرد. نوبت اول سمپاشی مهم است و سمپاشیهای بعدی به فاصله 10 روز انجام میپذیرد.
لکه آجری برگ بادام و لکه قرمز برگ آلو
هردودرایران وجود دارد،ولی لکه آجری مهمتر است. اولین بار اسفندیاری در سال 1348 بیماری را روی بادام در ارومیه و لرستان مشاهده کرد. سپس Steyaert بلژیکی متخصص بیماریهای گیاهی که مامور کمک و همکاری با ایران بود این بیماری را مشاهده کرد. در منطقه خفر فارس بیماری لکه آجری به شدت دیده میشود. عامل لکه آجری Polystigma ochraceum ) Polystigma amygdalium) وعامل لکه قرمزآلو Polystigma rubrum است. روی برگ بادام لکهها کشیده و بزرگند ولی روی برگ آلو لکهها تقریبا گردند. لکه آجری بادام به برگ حمله میکند، ولی لکه قرمز علاوه بر برگ به شاخه نیز حمله میکند. در هردو لکهها چرمی وضخیم هستند. بیماری منوسیکل است. روی برگهای زمین ریخته پریتیسها تشکیل میشود.آلودگی توسط آسکوسپور ایجاد میشود، نقش پیکنیدها دربیماری مشخص نیست وآلودگی نمیدهد. برای تشکیل آسکوکارپ 2-1 ماه سرمای نزدیک صفردرجه لازم است. قارچ در محیط کشت قابل کشت نمی باشد. این بیماری از نظر بیولوژی تقریباً مشابه لکه سیاه سیب است، یعنی دارای دو فاز ساپروفیتی و پارازیتی است. حذف مرحله⠠?? ساپروفیتی میتواند تا حدی بیماری را کنترل کند.
کنترل شیمیایی:
1- مانکوزب (دیتان ام-45) WP 80% و 2 در هزار
2- اکسی کلرورمس(کوپراویت) WP 35% و 3 در هزار
3- ترکیب بردو ---------- 1 درصد
4- سم جدید Triforin (ساپرول) به مقدار : 3 در هزار
توصیهها: نوبت اول سمپاشی بعد از ریزش گلبرگها وسپس به فواصل12روز. جمع آوری ودفن برگها
لکه غربالی درختان هسته دار Stone fruit shothle spot
بیماری بصورت جهانی گسترش دارد و روی زردآلو، هلو، بادام دارای اهمیت خاصی است . پاتوژن به اغلب قسمتهای گیاه حمله می کند. لکه های روی برگ ریزش کرده و سوراخهایی روی آن ایجاد میکند. روی میوه زردآلو حالت زگیل ایجاد مینماید. در بادام ریزش برگ شدید میدهد. عامل بیماری قارچ Wilsonomyces carpophilus است. قارچ اسپورودوکیم تولید میکند؛ کنیدیم روی جوانه ها زمستانگذرانی میکند کنیدیها با باران پخش میشوند.
کنترل شیمیایی:
1. کاپتان WP50% و 3 در هزار
2. ترکیب بردو --------- 2%
3. اکسی کلرورمس WP35% و 5-3 هزار
توصیه ها: 3نوبت سمپاشی . سمپاشی پاییزه بعد از ریزش گلبرگها ،سمپاشی زمستانه بعد متورم شدن جوانه ها ،تکرار سمپاشی بعد از ریزش گلها و تکرار آن بفواصل 14روز
ویروس برگ باد بزنی مـو Grapevine fan leaf virus
عامل برگ باد بزنی مو ویروسی از جنس نپوویروس است که انتشار جهانی دارد و یکی از عوامل عمده زوال ارقام مو می باشد. گونه های Vitis vinifera و هیبریدهای آن به ویروس حساس است. سویه های عمده ویروس عبارتند از fanleaf و yellow mosaic و vein banding .
سفیدک پودری انگور (سیاه بور) Grapevine powdery mildew
بیماری در مناطق مختلف ایران نامهای متفاوتی چون کفک (در رشت)، سیاه بور (اصفهان)، سفیدک (شیراز)، شته (کاشان) دارد. طبق بعضی ازشواهد و مدارک، اصلِ بیماری ازسرزمین ژاپن است. اولین بار قارچ عامل در سال 1834از امریکای شمالی گزارش شده است ولی بیماری درامریکا از اهمیت چندانی برخوردار نبود. بیماری برای اولین بار درسال 1845 درناحیه بریتانیای کبیر در گلخانههای Margate توسط باغبان انگلیسی به نام Tucker مشاهده شده است. شدیدترین اپیدمیهای آن مربوط به کشورهای اروپایی به خصوص کشور فرانسه، اسپانیا وایتالیا است که دربعضی ازسالها محصول تاکستانها را به کمتر از یک چهارم کاهش داده است. بیماری در ایران برای اولین بار درسالهای 51- 1250 در رضائیه مشاهده شده است. اکنون بیماری در تمام نقاط انگورخیز کشور دیده میشود.
عامل بیماری قارچ Uncinula necator است که میسلیوم قارچ کاملاً سطحی است و مواد غذایی خود را بوسیله هاستوریم(مکه) تأمین مینماید؛ همچنین این مکهها برای تثبیت قارچ درسطح نبات بکار میرود. زمستانگذرانی قارچ به صورت میسیلیوم درداخل جوانههاست. البته در مناطق سرد زمستانگذرانی بصورت پریتسیوم نیز میباشد.
شدت بیماری موقعی که جوانهها متراکمند یا رطوبت بالاست و جاهای که سایهدار است بیشتر است. در اثر حمله قارچ کیفیت و کمیت میوه کاهش یافته، همچنین باعث حساسیت درخت به سرما میشود. قارچ به میوه، برگ، خوشه، جوانه، پیچکها، دم میوه و شاخههای جوان حمله میکند. در اثر حمله پوششهای سفید و خاکستری روی اندامهای گیاه دیده میشود. در روی برگ لکههایی محدود را ایجاد میکند که در آخر فصل این لکهها نکروزه میگردند. حمله قارچ به غورهها به علت عدم تعادل فشار در قسمت داخلی و خارجی باعث ترکیدن میوه میگردد وپیش از آنکه غورهها به نصف اندازه حقیقی برسند میریزند. میوههای رسیده مورد حمله قارچ قرار نمیگیرند. خوشههای سفیدک زده کمی سیاه و سبک هستند. اگر بیماری هنگام گل و قبل از آن شدید شود گلها می ریزند و دانه تشکیل نمیشود. حبهها کوچک مانده و رشد نمیکنند و آبدار نمیشوند غالباً حبهها ترک خورده و می پوسند. سفیدک مو درشرایط خشک بدون ترک خوردن باعث زودرسی انگور میشود. درهوای مرطوب شکافها روی انگور یا غوره زود پیدا میشود.
کنترل:
1- گوگرد میکرونیزه ---------- kg90- 60 در هکتار
مبارزه با گوگرد در 3 نوبت انجام میشود. نوبت اول در 7- 6 برگی جوانهها به میزان 15-10 کیلوگرم. نوبت دوم بعد از ریختن گلبرگها و بسته شدن دانه به میزان 30-20 کیلوگرم و نوبت سوم 20-15 روز بعد به میزان 40-30 کیلو، در صورت انبوهی تاکستان تا 60 کیلوگرم قابل افزایش است.
2- سولفور(الوزان- کوزان) wp80-90 % و 4-3 درهزار
3- دینوکاپ(کاراتان) FN-57 wp 18.25 % و 1 درهزار
4- پنکونازول(توپاز) EW 20 % و 0.125 درهزار
5- هگزاکونازول(انویل) SC 5 % و0.25 درهزار
6- نوآریمول(تریمیدال) EC 9 % 2/0 درهزار
توصیهها: دینوکاپ در نوبت اول که هوا خنکتر است مصرف شود و سولفور در نوبتهای بعدی که هوا گرمتر است. هرس سبز درختان مو و از بین بردن علفهای هرز ، جهت کاهش رطوبت و تهویه باغ در کاهش بیماری موثر است.
پوسیدگیهای انگور Grapevine rots
پوسیدگیهای انگور براثر عوامل ساپروفیتی یا پارازیتهای ضعیف صورت میگیرد که در مراحل مختلف رشد به میوه حمله میکنند وباعث فساد آن میشوند. عواملی چون Greenaria uvicola باعث پوسیدگی تلخ انگور(grape bitter rot) میشود، Glomerella cingulata باعث پوسیدگی انگور رسیده (rip rot) میشود که معمولاً موقع برداشت محصول دیده میشود. این پوسیدگی به رنگ قرمز مایل به قهوهای دیده میشود. عواملی چون Guignardia bidwellii و Bortysphaeria obtusa باعث پوسیدگی سیاه رنگِ برگ، میوه و ساقهی مـــو میشوند.
پوسیدگی خوشه (bunch rot) ناشی از Botryotinia fuckeliana (آنامورف: Botrytis cinerea) است که در آن خوشهی انگور لهیده و روی آن پوشش خاکستری قارچ تشکیل میشود. پوسیدگی خوشه ممکن است براثر Lasiodiplodia theobromae (Botrysphaeria rhodina) نیز بوجود آید لکن در این حالت پوسیدگی ابتدا قرمزرنگ و سپس سفید است ونهایتاً میوه مومیایی میشود.
کنترل پوسیدگیها:
جلوگیری از صدمه دیدن فیزیکی، شیمیایی وحمله حشرات بخصوص در مراحل آخر رشد، همچنین انبار سریع میوهها در دمای پایین و جداسازی میوههای آلوده در کاهش پوسیدگیها موثر است.
بیماری پوسیدگی گلآذین خرما
بیماری پوسیدگی گلآذین خرما Khamedj
بیماری خامج قدمت طولانی دارد و در اکثر نقاط نخل خیز دنیا وجود دارد. اولین گزارش تکنیکی را cavara درسال 1925 داده است. بیماری در مناطقی که دارای زمستانهای طولانی است یا بارندگیهای بهاره زیاد است یا درخاکهایی که آب درآنها جمع میشود یا نمک آنها زیاد است، مخرب است. بیماری درعراق وخوزستان گاهگاهی طغیان میکند معمولا بعد از زمستانهای سرد و طولانی باهوای مرطوب این اتفاق میافتد.
عامل بیماری خامج قارچ Mauginiella scaettae است. زمان حمله قارچ موقعی است که خوشههای گل دهنده (spattes) دراوایل بهار شروع به رشد میکنند. بعد از حمله قارچ به بافتهای گل و قبل از باز شدن اسپاتها لکههای قهوهای یا زرد رنگی روی آنها ظاهر میشود. سطح داخلی اسپات زیر لکهها زرد و شفاف است. قارچ قادر است مستقیماً بدرون اسپات نفوذ کند ازاین جهت یک پارازیت قوی محسوب میشود. عامل بصورت میسلیوم بین سلولی دربافتهای کهنه زمستان گذرانی میکند. دربررسیهای مرکز تحقیقات کشاورزی خوزستان درمناطق آلوده تا 30% گلآذینها ممکن است ازبین بروند و این امر مستقیماَ روی تولید محصول اثر منفی دارد.
کنترل:
1- جمع آوری وسوزاندن گل آذینهای آلوده
2- استفاده از گرده سالم
3- استفاده از ارقام مقاوم: واریتههای Tafezoune و Hamraim و Takernest مقاومند.
استفاده ازسموم تریدمورف و پروپیکنازول و تیوفانات متیل درحال حاضر درکنترل بیماری موثر است
آنتراکنوز انبه Mango anthracnose
بیماری ناشی از Glomerella cigulata است، که به قسمتهای هوایی گیاه (برگ، شاخه، گل و میوه) حمله می کند. لکه های کوچک قهوه ای تا سیاه روی شاخه و برگ بوجود می آورد.
کنترل :
استفاده از قارچکشهای فربام، زینب، کاپتان به نسبت 2- 1.5 درهزار
توصیهها: 1- تقویت گیاه 2- حذف شاخههای خشکیده 3- کنترل آفات وسایر بیماریها
لکه سیاه انبه Mango scab
بیماری ناشی از Elsinoe mangiferae (A: Sphaceloma mangiferae) که روی برگ، شاخه و میوه تولید لکه های کوچک قهوه ای تا سیاه می کند که در شرایط مرطوب روی آنها پوشش مخملی زیتونی به وجود می آید. دربرگهای مسن وسط لکه ها سفید یا خاکستری و حاشیه آنها قهوه ای است. در بعضی از این لکه ها آسکوکارپ قارچ دیده می شود
پژمردگی باکتریایی موز Moko
بیماری موکو ناشی از Pseudomonas solanacerarum که باعث تغییر رنگ آوندها و زردی و نکروز برگ می شود. پاجوشها زرد و سپس سیاه می شوند. بیماری در مناطق موزکاری چابهار دیده شده است.
توصیه: در صورت مشاهده علائم بیماری ریشه کن کردن درختان توصیه میشود
مومیایی درختان میوه Monilia brown rot
عامل بیماری Moniliniaاست که آنامورف آن monilia می باشد. سه گونه دارد:
1- M. Laxaمعروف به European brown rot
2- M. Fructicolaمعروف به American brown rot که در ایران وجود ندارد.
3- M. Fructigena
میزبانها در ایران : سیب، گلابی، به، زردآلو، گوجه، گیلاس و زردآلو درایران مهمتر است و M.laxaاز آن جدا شده است(از سمنان). بیماری به گل شاخه و میوه میزند ولی میوه های رسیده حساسترند. میوه هایی که روی درخت کاملاً سالمند ویکدفعه شروع به قهوای شدن می کنند مشکوک به این بیماریند. میوه های آلوده سریعاً می ریزند. اینها به تدریج می پوسند وحالت چرمی سفتی پیدا میکنند وتشکیل اسکلروت قارچ را می دهند. اسکلروت در بهار جوانه زده وتولید آپوتیسیم می نماید وآسکوسپورها گیاه را آلوده میکنند.
کنترل شیمیایی: سمپاشی زمستانه (زیرا به سه صورت اسکلروت ، میسلیوم و کنیدی زمستانگذرانی دارد) . سمپاشی دربهار بعداز تشکیل گل انجام می شود.
توصیه: بهداشت باغ ؛ جمع آوری میوه های آلوده . هرس شاخه های آلوده
پوسیدگی قهوهای(درونی) میوه انجیر fig brown rot(fig endosepsis)
بیماری ناشی ازقارچ ناقص Fusarium moniliforme است که اسپورهای آن با زنبور Blastophaga به داخل میوهی انجیرانتقال مییابد وموجب پوسیدگی داخل میوه میشود
لکه برگی سرکوسپورایی انجیر fig cercospora leaf spot
بیماری ناشی از Cercospora spp (مانند C. bolleana) است؛ که منجر به تولید لکههای مازویی در برگ انجیر میشود.
ترشیدگی انجیر fig souring
بیماری درایران ناشی از مخمر Hanseniospora osmophila است که با مگس سرکه یا سوسک میوه انجیر از طریق چشم میوه انجیر به داخل آن انتقال مییابد. این مخمرها باعث ترشیدگی، ایجاد بوی الکل و تغییر رنگ میوه می شوند.
شانکر انجیر fig Phomopsis canker
بیماری بیشتر در انجیرهایی دیده میشود، که نیاز به هرس شدید دارند. درایران شانکر انجیر در استهبانات فارس دیده شده است. بیماری ناشی از Diaporthe cinerascens (آنامورف: Phomopsis cinerascens) است. دراثر حمله قارچ روی شاخهها شانکر ایجاد میشود و شاخهها پژمرده و دچار زوال تدریجی می گردند. آلودگی از محل هرس شروع میشود ومعمولاَ درفصل بارانی صورت میگیرد. قارچ درسال اول آلودگی تغییر رنگ را روی شاخه ایجاد میکند و بتدریج طی 4-3 سال اطراف تنه وشاخه را فرا میگیرد. دراثر مقاومت گیاه بافت پینهای اطراف شانکر تشکیل میشود. قارچ درپینه نفوذ کرده ودرسال بعد فعال می شود. دراثر فعالیت سالانه قارچ دوایر متحدالمرکزی تولید میشود. قارچ دو نوع پیکنیدیوسپور تولید میکند. نوع α ونوع β که نوع α درایران دیده شده است. اسپورها ازمحل زخمهای ایجاد شده دراثر عوامل طبیعی وفیزیکی ویا حمله حشرات نفوذ میکنند.
کنترل:
بهترین روش کنترل بیماری پیشگیری ازنفوذ قارچ درگیاه وباغ است. که شامل
1. تنظیم زمان هرس(هرس همراه با بارندگی نباشد)
2. تهیه قلمه سالم
3. معالجه زخمها
4.ضدعفونی ابزار هرس
آنتراکنوز مــــــو Grapevine anthracnose
بیماری دراثر فعالیت قارچ Elsinoe amplina (آنـامورف: Sphaceloma amplinum) است. قارچ به اندامهای مختلف (برگ، خوشه، شاخه) حمله میکند. در اثر حمله قارچ لکههای فرورفته با بافتهای مرده تشکیل می شوند.
توصیهها:
1- تقویت گیاه
2- حذف شاخه های خشکیده در پاییز
3- کنترول سایر افات و بیماریها
لکه زاویه ای برگ مـــــو Grapevine angular leaf spot
بیماری ناشی ازPseudocercospora vitis) Mycosphaerella angulata ) که نشانه آن تشکیل لکه های قهوه ای زاویه دار در یک یا دو طرف برگ است
سرطان طوقهی مـــــــو
سرطان طوقهی مـــــــو Grapevine crown gall
بیماری در گیاهان مختلف ناشی از گونههای Agrobacterium است؛ که نشانهی آن تشکیل قسمتهای متورم در طوقه و ندرتاً ریشه و ساقه گیاه است. گالها به علت رشد وتکثیر سرطانی یاختههای آلوده ایجاد میشوند. تبدیل یاختههای عادی به یاختهای سرطانی بر اثر ورود پلاسمید مولد غده (Ti plasmid) به یاخته و ادغام DNA مولد غده (Ti DNA) در کروموزم یاخته صورت میگیرد. بیماری در انگور ناشی از Agrobacterium vitis است. باکتری عامل بیماری در گذشته تحت عنوان بیووار 3 گونه A. tumefaciens نامیده میشد.
توصیه: انتخاب نهالهای سالم یکی ازبهترین روشهای کنترل بیماری است. ضدعفونی ابزار هرس وجلوگیری از زخمی شدن شاخ و برگ نیز توصیه می شود.
سفیدک داخلی(کرکی، کاذب) مــــــــــــو Grapevine downy mildew
سفیدک کرکی مو برای اولین بار در جهان درسال 1837 توسط schweinitz درآمریکای شمالی روی موهای وحشی مشاهده و ثبت گردید. بیماری با انتقال پایههای مقاوم به فیلوکسرا از امریکا به فرانسه و اروپا منتقل شد. شدت خسارت درفرانسه به حدی بود که صنعت شرابسازی را به رکود کشانید. بیماری در ایران برای اولین بار درسال 1325 توسط اسفندیاری گزارش شد.
عامل بیماری شبه قارچ Plasmopara viticola از خانواده Pronosporacea است که میسلیوم بدون دیواره عرضی تولید میکند. پاتوژن زمستان را به صورت اُاُسپور در داخل برگهای مرده وگاهی در میوه وشاخه میگذراند. برگهای آلوده نیز با حفظ میسلیومهای قارچ از نظر زمستان گذرانی حائز اهمیت هستند.
بیماری معمولاً بروی برگها، جوانهها، خوشههای نارس و یا تقریباً رسیده ظاهر میگردند. دراثر حمله قارچ به برگها ابتدا نقاط روشن و غیرمشخص که حالت روغنی دارند ظاهر میشوند. سپس بافتهای برگ به تدریج مرده ونکروزه میشوند. شاخههای اصلی نیز ممکن است مرده یا قهوهای شوند جوانههای جوانی که آلوده میشوند کوتاه مانده اما قطورتر از جوانههای نرمال به نظر میرسند. در شرایط مرطوب شاخهها و برگهای آلوده بوسیلهی پوشش سفیدرنگ که اسپورانجیوفر قارچ است، پوشیده میشوند. آلودگی خوشهها اگر در اول فصل باشد میوههای جوان بخصوص حبههای داخلی خوشه از اندام بار قارچ پوشیده میشوند که باعث چروکیدگی، چرمی شدن و تغییررنگ میوهها میگردند.
کنترل:
1- کاپتان wp 50 % و 3 درهزار
2- زینب wp 80 % و 3-2.5 درهزار
3- مانب wp 80 % و 2.5- 2 درهزار
توصیهها: نوبت اول سمپاشی قبل از گلدهی و تکرار آن هر 10- 7 روز بر اساس نیاز انجام شود. هرس سبز در کاهش بیماری موثر است.
فتیله نارنجی(دارخور) Cytospora canker
بیماری فتیله نارنجی روی درختان گیلاس در سال 1325 توسط اسفندیاری از کرج جمع آوری و گزارش شده است. دارای مزبانهای مختلفی از جمله گردو، چنار، تبریزی، گیلاس، زردآلو، قیسی و سیب میباشد. هنگام حمله قارچ شاخههای مبتلا از قسمت پایین شکسته و یا قطع ویا مورد حمله حشرات قرار میگیرند. برگهای شاخهی آلوده پژمرده و سبز خشک میشوند و سپس فتیله(cirrhus) های نارنجی، زرد یا قهوهای عامل بیماری که در واقع اسپورهای قارچ است، درسطح شاخهها ظاهر میشوند. براثر حمله قارچ، شاخهها و سرشاخهها ضعیف و خشک شده و علائم دای بک die-Bach در آنها ظاهر میشود. بر روی شاخه و تنه نیز زخم و شانکرهایی ممکن است بوجود آید. مقاومت درختان مسن بیشتر است ولی درختان مسن و ضعیف تر بیشتر دچار بیماری میشوند. در مراحل آخر پوست تنه وشاخه درمحل شانکر از چوب جدا شده و قسمتهای بالای شانکر میخشکد. آلودگی بیشتر در فصول پاییز و زمستان حادث میشود.
عوامل بیماری گونههای مختلف جنس Cytospora میباشند. گونهها شامل:
1- Cytospora persoonii
2- C. juglandicola
3- C. juglandina
4- C. rubescens
5- C. ambiens
6- C. cincta
عوامل مکانیکی نظیر تگرگ، محل تغذیه حیوانات و حشرات، هرس نامنظم، سرما وگرما ، یخبندان که منجر به ترک و شکاف پوست درختان میشوند باعث تسریع در آلودگی میزبانها میگردد، البته ورود انگل به گیاه بطور مستقیم و طبیعی از راه کوتیکول و منافذ بافتهای پوششی صورت میگیرد.(عکسها مربوط به مناطق خفر و میمند می باشد.)
کنترل :
هر اقدامی که بتواند از ضعف درختان و حمله بیماری جلوگیری کند درپیشگیری از بیماری موثر است. تقویت درخت و رعایت اصول زراعی صحیح (عدم احداث باغ در زمینهای آهکی و کم عمق و آبیاری منظم) و مبارزه با آفات کمک بزرگی برای جلوگیری از ضعف درخت میباشد.
درمورد مبارزه شیمیایی میتوان گفت که برداشتن بافتهای آلوده و فاسد پوست درخت درمحل شانکرها با ابزار مناسب و بلافاصله پانسمان آن با چسب مخصوص حاوی 3% ماده موثره Thiophanate-metyl در فصل مناسب درسالم سازی درختهای مبتلا(بخصوص سیب) رضایت بخش میباشد. همچنین ازسموم مثل کاپتان به نسبت 2در هزار نیز میتوان استفاده کرد.
1- ترکیب بردو ------- 2درصد
2- اکسی کلرورمس WP35% و 5-3در هزار
3- تیوفانات متیل WP70% و 0.5-0.6درهزار
4- بنومیل WP50% و یک در هزار
توصیه: بهترین زمانها برای سمپاشی پاییز پس از ریزش گلبرگها و اواخر بهار به مقدار 2-1 نوبت میباشد.
سوختگی سیاه نخل date palm black scorch
بیماری ناشی از قارچ Ceratocystis paradoxa (آنامورف: Chalara paradoxa) که به قسمتهای مختلف نخل مانند برگ، جوانه مرکزی، گلوگاه و خوشه حمله می کند و در برگها و گلآذین سوختگی سیاه بوجود میآورد.
سوختگی برگ بادام almond leaf scorch
بیماری ناشی از باکتری گرم منفی محدود به آوندهای چوبی به نام Xylella fastidiosa است. دراثر حمله باکتری به درختان بادام قسمتهایی ازبرگ وبه ویژه نوک و حاشیه آن دچار سوختگی میشود
آنتراکنوز موز Banana anthracnose
بیماری ناشی از قارچ Colleotrichum musae که روی پوست میوه تولید لکه های قهوه ای تا سیاه می دهد. در بعضی موارد این قارچ دم میوه را در خوشه آلوده میکند که در این صورت بیماری بنامblack end یا crown rot نامیده می شود.
کنترل :
1-حذف شاخه های خشکیده
2-تقویت گیاه
3-استفاده از قارچکش های زینب و فربام 1/5 - 2 در هزار
4- کنترل آفات وسایر بیماریها
بیماری سر سیگاری موز Banana cigar end
بیماری ناشی از Trachysphaera fructigena که تولید پوسیدگی سیاه و سپس خاکستری درمیوه می کند. پوسیدگی میوه ممکن است به تمام میوه گسترش یابد. در اغلب موارد Verticillium theobromae با بیماری همراه است
Banana panama disease بیماری پانامایی موز
بیماری ناشی از قارچ Fusarium oxysporum f.sp. cubensis که نشانه های آن زردی برگهای مسن، پژمردگی و آویزان شدن برگها و قهوه ای شدن آنهاست.
زگیل سیاه نخل خرما date palm false smut(Graphiola leaf spot)
بیماری با نامهای دیگری چون زنگ زگیلی خرما و سیاهک دروغی درخت خرما نیز میشناسند. بیماری در اکثر نقاط دنیا دیده میشود. در کشورهایی که درصد رطوبت نسبی هوای آنها بالا می باشد مانند نیجریه، کشورهای مدیترانهای و کشورهای عربی شیوع دارد. درایران دربلوچستان، مازندران و میناب گزارش شده است.
قارچ عامل بیماری Graphiola phoenicis است از راستهی ustilaginales که دارای تلیوسپور و بازیدیوسپور میباشد. بازیدیوسپورها باعث ایجاد آلودگی میشوند. تلیوسپور میتواند بروی برگ دوام بیاورد. قارچ به قسمتهای مختلف برگ، برگچهها و رگبرگهای اصلی حمله میکند و یکسری جوشهای برجسته(هاگینه) و کوچکی را بوجود میآورد. جوشهای سیاه و بسته mm3-1 قطر دارند؛ که در دوسمت برگچه و محوربرگ تشکیل میشود.
کنترل:
1- سمپاشی با زینب و بنومیل قبل از پراکنش اسپورها
2- هرس برگهای آلوده و سوزاندن آنها
3- کاهش رطوبت باغ
4- رقم مقاوم مخصوصا واریته Kustaury