بازم قصه ی من که قصه ی کم حوصله هاست
درد دل میکنم این بار که وقت گله هاست
جاده ها نیز مرا از نفس انداخته اند
پای من خسته ی پیمودن این فاصله هاست
این طرف تاول پاها زمینگیر من است
آن طرف خط غبار گذر فاصله هاست
خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است
گریه هم پاسخ تلخی به همین فاصله هاست
تا فراموش شدن مانده ام و می مانم
مرگ پایان من و قصه ی کم حوصله هاست
درد دل میکنم این بار که وقت گله هاست
جاده ها نیز مرا از نفس انداخته اند
پای من خسته ی پیمودن این فاصله هاست
این طرف تاول پاها زمینگیر من است
آن طرف خط غبار گذر فاصله هاست
خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است
گریه هم پاسخ تلخی به همین فاصله هاست
تا فراموش شدن مانده ام و می مانم
مرگ پایان من و قصه ی کم حوصله هاست