يه اسبه زنگ می زنه سيرک می گه با مدير سيرک کار دارم. گوشی رو میدن به مدير سيرک
اسبه بهش می گه آقا من کار می خوام
مديره می گه کار نيست
اسبه همينطور اصرار می کنه و مدير هم انکار تا آخرش مديره می گه کشتيمون حالا چه کار بلدی؟
اسبه می گه احمق دارم باهات حرف می زنم!
اسبه بهش می گه آقا من کار می خوام
مديره می گه کار نيست
اسبه همينطور اصرار می کنه و مدير هم انکار تا آخرش مديره می گه کشتيمون حالا چه کار بلدی؟
اسبه می گه احمق دارم باهات حرف می زنم!