می خواهم راه بروم و شن داغ را با پوستم احساس كنم
می خواهم بدوم و وزش نسيم مرطوب را در موهايم احساس كنم
می خواهم شنا كنم و بگذارم موج ها مرا به ساحل برانند
می خواهم آفتاب سرخ درخشان را تماشا كنم كه در اقيانوس محو می شود
و آن گاه می خواهم به تو بپيوندم
و همچنان كه درخششی مانند شعاع آفتاب می سازيم به ستاره ها كمک كنم به آسمان برسند
می خواهم همه سرزمين های تاريک را با آتش مان گرم كنم
و خواب ابرهای رقصان را ببينم
و بار ديگر می خواهم دوباره به تو بپيوندم
و همه سرزمين ها را با غش غش خنده مان بيدار كنيم
می خواهم همچنان كه يک صبح زيبای ديگر را با يكديگر جشن می گيريم
به آفتاب كمک كنيم كه بتابد
می خواهم بدوم و وزش نسيم مرطوب را در موهايم احساس كنم
می خواهم شنا كنم و بگذارم موج ها مرا به ساحل برانند
می خواهم آفتاب سرخ درخشان را تماشا كنم كه در اقيانوس محو می شود
و آن گاه می خواهم به تو بپيوندم
و همچنان كه درخششی مانند شعاع آفتاب می سازيم به ستاره ها كمک كنم به آسمان برسند
می خواهم همه سرزمين های تاريک را با آتش مان گرم كنم
و خواب ابرهای رقصان را ببينم
و بار ديگر می خواهم دوباره به تو بپيوندم
و همه سرزمين ها را با غش غش خنده مان بيدار كنيم
می خواهم همچنان كه يک صبح زيبای ديگر را با يكديگر جشن می گيريم
به آفتاب كمک كنيم كه بتابد