ای بهترين بهانه برای بودن من، ای راز چشم هايت شوق سرودن، من دلم گرفته امشب مثل هوای برفی، نه خنده ای نه شوری نه قصه ای نه حرفی.
ای روح مهربانی آيينه صداقت، فردای روشن من مديون چشمهايت، آيينه شو مکدر از باغ آتشينم، با ياد رويت امشب بيدار می نشينم.
با ياد تو اميدی در چشم من درخشيد، باران شوق آمد دنيا دوباره خنديد، خورشيد رفته در خوابايی ماه من کجايی.
آغوش کوچه باز است تا از سفر بيايی، تا از سفر بيايی ...
ای روح مهربانی آيينه صداقت، فردای روشن من مديون چشمهايت، آيينه شو مکدر از باغ آتشينم، با ياد رويت امشب بيدار می نشينم.
با ياد تو اميدی در چشم من درخشيد، باران شوق آمد دنيا دوباره خنديد، خورشيد رفته در خوابايی ماه من کجايی.
آغوش کوچه باز است تا از سفر بيايی، تا از سفر بيايی ...