نویسنده: دكتر مطلّب برازنده
انسان موجود بسيار پيچيدهاي است و داراي قدرتهاي عجيب و غريب فراوان ميباشد، كه اين خود نشانه و آيت عظمت خالق تواناست(فتبارك الله احسن الخالقين). از اين روست كه ميتواند كارهاي خارقالعاده و غير طبيعي انجام دهد، اين گونه كارها معمولاً از ابعاد فيزيك و متافيزيك وجود بشر منشاء ميگيرد. در بعد فيزيك انسان ميتواند با كمك ابزار و با انجام تمرينات، سرعت خود را در انجام برخي كارها افزايش دهد و يا نسبت به برخي پديدهها عادت پيدا كند كه براي سايرين عجيب مينمايد. در بعد متافيزيك انجام اين كار با استفاده از نيرويهاي رواني، فرارواني و روحي صورت ميگيرد. برخي افراد با بهرهگيري از اين تواناييهاي خارقالعاده اقدام به پيشبرد اهداف شوم خود ميكنند و يا حداقل اين امور را بهانهاي براي كسب درآمدهاي مالي و مادي قرار ميدهند. البته محدود افرادي نيز يافت ميشوند كه از اين توانمنديها براي خدمت به خلق و يا در انجام كارهاي خير و مثبت بهره ميگيرند. در جامعه امروز عليرغم تمام پيشرفتهاي صنعتي و علمي، هنوز افراد زيادي براي حل مشكلات خود به اين روشها روي ميآورند و به اين بهانهها مورد سوء استفاده قرار ميگيرند. لذا بر آنيم تا با تشريح و نقد و بررسي اين مقولات آگاهي لازم را به عموم منتقل نموده تا جلوي سوء استفاده برخي افراد فرصت طلب گرفته شود، همچنين ميخواهيم يادآور شويم كه يگانه قدرت مؤثر در عالم خداي قادر ميباشد(لله الواحد القهار)، لذا بهتر است براي حل مشكلات بجاي روي آوردن به سحر، طلسم، جادو و امثال آن به درگاه رحمت حضرت حق پناه بريم، جاي بسي تأسّف است كه هنوز در عمل، به اين مطلب مهم اعتقاد پيدا نكردهايم كه«و من يتوكل علي الله و كفي بالله وكيلا».
انجام امور خارقالعاده معمولاً از طريق علوم غريبه صورت ميگيرد. علوم غريبه داراي پنج شاخه اصلي ميباشد كه عبارتند از: علم كيميا، علم ليميا، علم هيميا، علم سيميا و علم ريميا. البته اين علوم داراي شاخههاي فرعي نيز ميباشند كه از آن جمله ميتوان به علم اعداد و اوفاق، علم احضار ارواح، علم تنويم مغناطيس و خافيه اشاره كرد. موضوع علم كيميا، چگونگي تبديل صورت يك عنصر به صورت عنصر ديگر ميباشد. اين همان است كه در طول تاريخ افراد زيادي به دنبال آن بودهاند و قصد تبديل خاك به طلا داشتهاند. داستانهاي زيادي در ادبيات ملل مختلف دربارة كيميا وجود دارد، ظاهراً عرفا داراي اين قدرت بودهاند(آنان كه به يك نظر خاك را كيميا كنند). علم ليميا، علم تسخيرات است. در اين شاخه چگونگي تأثيرهاي ارادي در صورت اتصالش با موجودات ماورائي مورد نقد و بررسي قرار ميگيرد. ليميا منجر به كسب قدرت تسخير جن و روح ميشود. منظور از تسخير آن است كه موجودات در اختيار و به فرمان انسان باشند.
معمولاً افـراد سودجـو معمولاً افـراد سودجـو براي رسيدن به اهداف خود(كه عمدتاً اهداف غير معنوي و مادي است) از اين موجودات تسخير شده بهره ميبرند. در علم هيميا، تركيب قواي عالم بالا با عناصر عالم پايين مد نظر است و به آن علم طلسمات نيز ميگويند. در طلسم از طريق برخي ابزار و وسايل مادي(عناصر عالم پايين) نيروهاي ماورائي جهت انجام كارها به خدمت گرفته ميشوند. ظاهراً طالعبيني نيز زير مجموعة هيميا ميباشد. در طالعبيني اعتقاد بر اين است كه محل و موقعيت قرار گرفتن ستارگان در لحظه تولد نوزاد، بر سرنوشت و آينده او تأثير ميگذارد و از اين طريق نسبت به پيشگويي در مورد آينده اقدام ميشود. طالعبينان معمولاً با استناد به تأثيرات ماه، خورشيد و ستارگان ديگر پيشگويي ميكنند. در كل پيشگويي و اطلاع از اخبار آينده مورد تأييد نميباشد، هرچند كه ممكن است اين كار عملي باشد. اگر لازم بود انسان از آينده با خبر باشد، مسائل آينده در حجاب و پوشش قرار نميگرفت و يقيناً پوشيده بودن آن حكمت الهي داشته و خير عموم در آن است. سيميا علم تركيب نيروهاي رواني و جسماني است. به عبارت ديگر هماهنگ ساختن و خلط كردن قواي ارادي با قواي مخصوص مادي ميباشد. از اين علم براي دستيابي و تحصيل قدرت در تصرفات عجيب و غريب در امور طبيعي استفاده ميشود. براي مثال تصرف در خيال مردم و تغيير آن از اين دسته است. علم ريميا استفاده از قواي مادي در انجام امور خارقالعاده است. مانند كاري كه معمولاً شعبدهبازان انجام ميدهند. اين افراد از توان نهفته در امكانات و وسايل مادي با ظرافت خاصي براي انجام كارهاي عجيب و غريب بهره ميگيرند. كهانت و سحر نيز از همين مقولات ميباشند. كهانت خبرگيري و يا طلب ياري از جن يا ارواح و امثال آن است.
در كلام مـعصومين از كـاهن به عنوان كافر ياد شده است. سحر، انجام امور خارق عادت از طريق دعا، افسون و طلسم ميباشد. سحر كفر به خداست و تصرف و دست يازيدن در عالم بر خلاف وضع عادي آن ميباشد. سحر ماية شر بوده، شومترين منابع فساد در اجتماع بشري است. منشاء سحر ابليس ميباشد و از اين طريق نيز به ساير شياطين(انسي و جني) منتقل شده است. كساني كه از سحر و جادو استفاده ميكنند با شياطين در ارتباط هستند. امروزه وجود و تأثيرات سحر، طلسم و امثال آن از ديدگاه دين و علم اثبات شده است ولي دين رفتن به سمت اين امور و استفاده از آن را شديداً نهي ميكند. مبين آن اينكه حضرت علي(عليهالسلام)ـ امام عارف و آگاه به علوم غيب ـ ميفرمايند:«هر كه چيزي از جادو بياموزد، كم يا زياد، كافر است.» موضوع ديگر از اين مقولات نجوم ميباشد، كه از دو ديدگاه قابل بررسي است. اول علم نجوم كه توسط دانشمندان فيزيك، رياضي و ستارهشناسان و به صورت علمي و يا روشهاي تجربي مورد نقد و بررسي است. دوم علم نجوم كه بيشتر توسط طالعبينان و با روشهاي متافيزيك براي كشف امور پنهاني مورد استفاده ميباشد. ظاهراً حالت اول بلامانع و حالت دوم محل اشكال است. در حالت دوم ميتوان به سه صورت به موضوع نظر داشت. اول اعتقاد به تأثير حركات كواكب در موجودات و عالم هستي كه تحريم شده است، دوم اعتقاد به خداي سبحان به عنوان تنها مؤثر در عالم هستي كه انديشهاي بسيار عالي است، سوم اعتقاد به اينكه ارتباط حركات كواكب با حوادث و رخدادها از نوع ارتباط كاشف و مكشوف است كه اين ديدگاه اشكال ندارد(تحريم نشده ولي تأييد نيز نشده است). خلاصة كلام آنكه اگر انسان، ستارگان و كواكب و حركات آنها را عامل مؤثر بر سرنوشت بداند(و يگانه قدرت مؤثر بر هستي را از ياد برد) و از اين طريق پيشگويي كند، راه را خطا رفته و از سبيل اليالله خارج شده است. در پاورقي صفحة 6235 كتاب گرانقدر“ميزان الحكمه” به نقـل از مبحث تنجيم كتاب مكاسب آمده است:«پيشگويي كردن از روي اوضاع كواكب و حركات آنها اشكال ندارد، به اين معنا كه كسي، با مشاهدة وضع معيني در ستارگان مانند نزديكي و دوري و مقابله و اقتران ميان دو ستاره، به صورت گمان و تخمين حكم به وقوع فلان حادثه در آينده بكند… و بلكه عليالظاهر، پيشگويي كردن به صورت قطع و جزم نيز اشكالي ندارد…» سحر و طلسم عليرغم وجود و تأثيرات غير قابل انكار آن، قابل ابطال است. ابطال سحر و طلسم از طرق مختلف امكان پذير است. احتمالاً تنها كار مجاز در امور سحر و طلسم نيز ابطال آن به قصد كمك به خلق با نيت رضاي حق تعالي ميباشد. بهترين شيوه براي ابطـال طلسمات، توكـل به خداوند قهـار و جبار و پناه بردن به اقيانوس بيكران رحمت او، قرآن كريم ميباشد، چرا كه«و ننزل من القرآن ما هو شفاءٌ و رحمه للمؤمنين». براي جلو گيري از تأثيرات سحر و طلسم قرائت قرآن كريم بخصوص سورههاي كافرون، اخلاص، فلق و ناس بسيار مؤثر است. بخصوص تلاوت سورههاي فلق و ناس در ابطال تأثيرات سحر و طلسم بينهايت مفيد ميباشد. جاي بسي تأمل و تعمق است كه انسان ميتواند آن همه توان و نيروهاي خارقالعادة خود را(كه موهبتي الهي است) در راه شناخت حق تعالي صرف كند و جزو سالكان طريق اليالله قرار گيرد، با اين حال چگونه با استفادههاي منفي از توانمنديهاي خود جزو سالكان در طريق الي شيطان ميشود؟! (اعوذ بالله من الشيطان الرجيم)
انسان موجود بسيار پيچيدهاي است و داراي قدرتهاي عجيب و غريب فراوان ميباشد، كه اين خود نشانه و آيت عظمت خالق تواناست(فتبارك الله احسن الخالقين). از اين روست كه ميتواند كارهاي خارقالعاده و غير طبيعي انجام دهد، اين گونه كارها معمولاً از ابعاد فيزيك و متافيزيك وجود بشر منشاء ميگيرد. در بعد فيزيك انسان ميتواند با كمك ابزار و با انجام تمرينات، سرعت خود را در انجام برخي كارها افزايش دهد و يا نسبت به برخي پديدهها عادت پيدا كند كه براي سايرين عجيب مينمايد. در بعد متافيزيك انجام اين كار با استفاده از نيرويهاي رواني، فرارواني و روحي صورت ميگيرد. برخي افراد با بهرهگيري از اين تواناييهاي خارقالعاده اقدام به پيشبرد اهداف شوم خود ميكنند و يا حداقل اين امور را بهانهاي براي كسب درآمدهاي مالي و مادي قرار ميدهند. البته محدود افرادي نيز يافت ميشوند كه از اين توانمنديها براي خدمت به خلق و يا در انجام كارهاي خير و مثبت بهره ميگيرند. در جامعه امروز عليرغم تمام پيشرفتهاي صنعتي و علمي، هنوز افراد زيادي براي حل مشكلات خود به اين روشها روي ميآورند و به اين بهانهها مورد سوء استفاده قرار ميگيرند. لذا بر آنيم تا با تشريح و نقد و بررسي اين مقولات آگاهي لازم را به عموم منتقل نموده تا جلوي سوء استفاده برخي افراد فرصت طلب گرفته شود، همچنين ميخواهيم يادآور شويم كه يگانه قدرت مؤثر در عالم خداي قادر ميباشد(لله الواحد القهار)، لذا بهتر است براي حل مشكلات بجاي روي آوردن به سحر، طلسم، جادو و امثال آن به درگاه رحمت حضرت حق پناه بريم، جاي بسي تأسّف است كه هنوز در عمل، به اين مطلب مهم اعتقاد پيدا نكردهايم كه«و من يتوكل علي الله و كفي بالله وكيلا».
انجام امور خارقالعاده معمولاً از طريق علوم غريبه صورت ميگيرد. علوم غريبه داراي پنج شاخه اصلي ميباشد كه عبارتند از: علم كيميا، علم ليميا، علم هيميا، علم سيميا و علم ريميا. البته اين علوم داراي شاخههاي فرعي نيز ميباشند كه از آن جمله ميتوان به علم اعداد و اوفاق، علم احضار ارواح، علم تنويم مغناطيس و خافيه اشاره كرد. موضوع علم كيميا، چگونگي تبديل صورت يك عنصر به صورت عنصر ديگر ميباشد. اين همان است كه در طول تاريخ افراد زيادي به دنبال آن بودهاند و قصد تبديل خاك به طلا داشتهاند. داستانهاي زيادي در ادبيات ملل مختلف دربارة كيميا وجود دارد، ظاهراً عرفا داراي اين قدرت بودهاند(آنان كه به يك نظر خاك را كيميا كنند). علم ليميا، علم تسخيرات است. در اين شاخه چگونگي تأثيرهاي ارادي در صورت اتصالش با موجودات ماورائي مورد نقد و بررسي قرار ميگيرد. ليميا منجر به كسب قدرت تسخير جن و روح ميشود. منظور از تسخير آن است كه موجودات در اختيار و به فرمان انسان باشند.
معمولاً افـراد سودجـو معمولاً افـراد سودجـو براي رسيدن به اهداف خود(كه عمدتاً اهداف غير معنوي و مادي است) از اين موجودات تسخير شده بهره ميبرند. در علم هيميا، تركيب قواي عالم بالا با عناصر عالم پايين مد نظر است و به آن علم طلسمات نيز ميگويند. در طلسم از طريق برخي ابزار و وسايل مادي(عناصر عالم پايين) نيروهاي ماورائي جهت انجام كارها به خدمت گرفته ميشوند. ظاهراً طالعبيني نيز زير مجموعة هيميا ميباشد. در طالعبيني اعتقاد بر اين است كه محل و موقعيت قرار گرفتن ستارگان در لحظه تولد نوزاد، بر سرنوشت و آينده او تأثير ميگذارد و از اين طريق نسبت به پيشگويي در مورد آينده اقدام ميشود. طالعبينان معمولاً با استناد به تأثيرات ماه، خورشيد و ستارگان ديگر پيشگويي ميكنند. در كل پيشگويي و اطلاع از اخبار آينده مورد تأييد نميباشد، هرچند كه ممكن است اين كار عملي باشد. اگر لازم بود انسان از آينده با خبر باشد، مسائل آينده در حجاب و پوشش قرار نميگرفت و يقيناً پوشيده بودن آن حكمت الهي داشته و خير عموم در آن است. سيميا علم تركيب نيروهاي رواني و جسماني است. به عبارت ديگر هماهنگ ساختن و خلط كردن قواي ارادي با قواي مخصوص مادي ميباشد. از اين علم براي دستيابي و تحصيل قدرت در تصرفات عجيب و غريب در امور طبيعي استفاده ميشود. براي مثال تصرف در خيال مردم و تغيير آن از اين دسته است. علم ريميا استفاده از قواي مادي در انجام امور خارقالعاده است. مانند كاري كه معمولاً شعبدهبازان انجام ميدهند. اين افراد از توان نهفته در امكانات و وسايل مادي با ظرافت خاصي براي انجام كارهاي عجيب و غريب بهره ميگيرند. كهانت و سحر نيز از همين مقولات ميباشند. كهانت خبرگيري و يا طلب ياري از جن يا ارواح و امثال آن است.
در كلام مـعصومين از كـاهن به عنوان كافر ياد شده است. سحر، انجام امور خارق عادت از طريق دعا، افسون و طلسم ميباشد. سحر كفر به خداست و تصرف و دست يازيدن در عالم بر خلاف وضع عادي آن ميباشد. سحر ماية شر بوده، شومترين منابع فساد در اجتماع بشري است. منشاء سحر ابليس ميباشد و از اين طريق نيز به ساير شياطين(انسي و جني) منتقل شده است. كساني كه از سحر و جادو استفاده ميكنند با شياطين در ارتباط هستند. امروزه وجود و تأثيرات سحر، طلسم و امثال آن از ديدگاه دين و علم اثبات شده است ولي دين رفتن به سمت اين امور و استفاده از آن را شديداً نهي ميكند. مبين آن اينكه حضرت علي(عليهالسلام)ـ امام عارف و آگاه به علوم غيب ـ ميفرمايند:«هر كه چيزي از جادو بياموزد، كم يا زياد، كافر است.» موضوع ديگر از اين مقولات نجوم ميباشد، كه از دو ديدگاه قابل بررسي است. اول علم نجوم كه توسط دانشمندان فيزيك، رياضي و ستارهشناسان و به صورت علمي و يا روشهاي تجربي مورد نقد و بررسي است. دوم علم نجوم كه بيشتر توسط طالعبينان و با روشهاي متافيزيك براي كشف امور پنهاني مورد استفاده ميباشد. ظاهراً حالت اول بلامانع و حالت دوم محل اشكال است. در حالت دوم ميتوان به سه صورت به موضوع نظر داشت. اول اعتقاد به تأثير حركات كواكب در موجودات و عالم هستي كه تحريم شده است، دوم اعتقاد به خداي سبحان به عنوان تنها مؤثر در عالم هستي كه انديشهاي بسيار عالي است، سوم اعتقاد به اينكه ارتباط حركات كواكب با حوادث و رخدادها از نوع ارتباط كاشف و مكشوف است كه اين ديدگاه اشكال ندارد(تحريم نشده ولي تأييد نيز نشده است). خلاصة كلام آنكه اگر انسان، ستارگان و كواكب و حركات آنها را عامل مؤثر بر سرنوشت بداند(و يگانه قدرت مؤثر بر هستي را از ياد برد) و از اين طريق پيشگويي كند، راه را خطا رفته و از سبيل اليالله خارج شده است. در پاورقي صفحة 6235 كتاب گرانقدر“ميزان الحكمه” به نقـل از مبحث تنجيم كتاب مكاسب آمده است:«پيشگويي كردن از روي اوضاع كواكب و حركات آنها اشكال ندارد، به اين معنا كه كسي، با مشاهدة وضع معيني در ستارگان مانند نزديكي و دوري و مقابله و اقتران ميان دو ستاره، به صورت گمان و تخمين حكم به وقوع فلان حادثه در آينده بكند… و بلكه عليالظاهر، پيشگويي كردن به صورت قطع و جزم نيز اشكالي ندارد…» سحر و طلسم عليرغم وجود و تأثيرات غير قابل انكار آن، قابل ابطال است. ابطال سحر و طلسم از طرق مختلف امكان پذير است. احتمالاً تنها كار مجاز در امور سحر و طلسم نيز ابطال آن به قصد كمك به خلق با نيت رضاي حق تعالي ميباشد. بهترين شيوه براي ابطـال طلسمات، توكـل به خداوند قهـار و جبار و پناه بردن به اقيانوس بيكران رحمت او، قرآن كريم ميباشد، چرا كه«و ننزل من القرآن ما هو شفاءٌ و رحمه للمؤمنين». براي جلو گيري از تأثيرات سحر و طلسم قرائت قرآن كريم بخصوص سورههاي كافرون، اخلاص، فلق و ناس بسيار مؤثر است. بخصوص تلاوت سورههاي فلق و ناس در ابطال تأثيرات سحر و طلسم بينهايت مفيد ميباشد. جاي بسي تأمل و تعمق است كه انسان ميتواند آن همه توان و نيروهاي خارقالعادة خود را(كه موهبتي الهي است) در راه شناخت حق تعالي صرف كند و جزو سالكان طريق اليالله قرار گيرد، با اين حال چگونه با استفادههاي منفي از توانمنديهاي خود جزو سالكان در طريق الي شيطان ميشود؟! (اعوذ بالله من الشيطان الرجيم)