ایران سی اف سی = www.ircfc.ir

* سلام به شما دوست عزيز *

* شما عضو تالار نيستيد! براي دسترسي به تمام امکانات تالار عضو شويد! عضويت در کمتر از يک دقيقه *

داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) From10  داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Ozv10  داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Agahi10
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) 0_3311
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Btn-ie10  داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Btn-fi10
*** توجه: در صورت فراموشي رمز عبور لينک فعال سازي رمزتان به خودتان ارسال مي گردد پس ايميل خود را درست وارد کنيد ***

*** دوستان عضويت شما بصورت خودکار فعال شده و بلافاصله مي توانيد فعاليت خود را شروع کنيد ***


انضم إلى المنتدى ، فالأمر سريع وسهل

ایران سی اف سی = www.ircfc.ir

* سلام به شما دوست عزيز *

* شما عضو تالار نيستيد! براي دسترسي به تمام امکانات تالار عضو شويد! عضويت در کمتر از يک دقيقه *

داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) From10  داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Ozv10  داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Agahi10
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) 0_3311
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Btn-ie10  داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Btn-fi10
*** توجه: در صورت فراموشي رمز عبور لينک فعال سازي رمزتان به خودتان ارسال مي گردد پس ايميل خود را درست وارد کنيد ***

*** دوستان عضويت شما بصورت خودکار فعال شده و بلافاصله مي توانيد فعاليت خود را شروع کنيد ***

ایران سی اف سی = www.ircfc.ir

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
ایران سی اف سی = www.ircfc.ir

بزرگترین تالار گفتمان کشور ایران = www.ircfc.ir

      
      

ورود

كلمه رمز خود را فراموش كرده ايد؟

تصويت

به نظر شما بهترین سایت ساز و یا وبلاگ ساز چه سیستمی هست؟

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

مشاهده نتايج

المواضيع الأخيرة

» اسپمر کلوب
من طرف ircfc.ir 12/11/13, 05:35 pm

» مشخصات یه دختر خوب
من طرف hkhoddani 12/01/12, 02:34 pm

» عجیب ترین ها در دنیا
من طرف ircfc.ir 17/09/11, 10:50 am

» عجیب ترین جانوران زمین
من طرف ircfc.ir 23/08/11, 08:01 pm

» درد و دل من
من طرف mahsa 03/08/11, 11:51 pm

» بازی آنلاین روبیک
من طرف ircfc.ir 27/07/11, 12:04 pm

» گذشتن از فیلتر به وسیله ویندوز
من طرف ircfc.ir 04/07/11, 06:49 pm

» احوال پرسی
من طرف ircfc.ir 24/06/11, 12:46 pm

» پلاگین بازگردانی حذف شده ها Undo Delete
من طرف m_r 22/06/11, 07:37 pm

» پلاگین مدیریت دوستان انجمن Forum Affiliate Manager
من طرف m_r 22/06/11, 07:35 pm

تدفق ال RSS


Yahoo! 
MSN 
AOL 
Netvibes 
Bloglines 

أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى

ircfc.ir - 3271
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_rcapداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Voting_barداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_lcap 
mona69 - 552
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_rcapداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Voting_barداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_lcap 
mohsen - 173
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_rcapداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Voting_barداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_lcap 
m_r - 126
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_rcapداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Voting_barداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_lcap 
Sahar - 79
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_rcapداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Voting_barداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_lcap 
mehrdad2010 - 73
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_rcapداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Voting_barداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_lcap 
tkdfar30 - 58
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_rcapداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Voting_barداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_lcap 
shaparak - 36
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_rcapداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Voting_barداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_lcap 
14emam - 35
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_rcapداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Voting_barداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_lcap 
hadi max - 22
داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_rcapداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Voting_barداستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Vote_lcap 

أفضل 10 فاتحي مواضيع

أفضل 10 أعضاء في هذا الشهر

لا يوجد مستخدم

أفضل 10 أعضاء في هذا الأسبوع

لا يوجد مستخدم

امکانات اضافی


    داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست )

    m_r
    m_r
    مدیر تالار
    مدیر تالار


    داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست ) Empty داستانی عاشقانه و زیبا--( حتما بخون که واقعا جذاب و عاشقانه و زیباست )

    پست من طرف m_r 26/03/11, 10:46 pm

    خاطرات عشق من
    من یه دختری بودم که اصلا به پسر جماعت اعتنا نمیزاشتم
    نمیدونستم جی اف ،بی اف یعنی چی؟از اونایی بودم که
    همش به فکر شیطنت بودن.اما نمیدونستم همین دختر
    شیطون یه روز عاشق میشه. سال سوم دبیرستان بودم که
    واسه المپیاد کامپیوتر اسم من و یکی از دوستام دادن.
    .بخاطر اون ما خیلی با کارای کامپیوتر مث برنامه نویسی و
    اینترنت و ... سرو کار داشتیم . یه بار که رفتیم نت اون
    دوستم بهم گفت که ایدی بسازم و برم چت کنم یه سرگرمی
    خوبیه واسم،من تا اون موقع ها چت و این چیزار نمی رفتم
    هیچ علاقه ای هم به چت نداشتم اما بعد از ساختن ایدیام
    دوستم منو با ادلیستاش اشنا کرد. منم یه جورایی به چت
    وابسته شده بودم،هر روز توی نت پلاس بودم یه روز اگه
    نمیرفتم دوستام تعجب میکردن تا اینکه یه شب توی
    کنفرانس با یکی از بچه ها به نام مهدی اشنا شدم،اولین
    اشنایی خوب نبود چون مهدی اون شب . . .
    ادامه متن جذاب که واقعا زیبا و خواندنی است در ادامه مطلب . . . . ( از دست ندین ها )

    اسمم و مسخره کرد
    و منم ناراحت شدم قهر کردم اما همون شب مهدی اومد
    معذرت خواست و اونو ادد کردم.هر چقدر زمان پیش می
    رفت بیشتر با مهدی اشنا شدم،چند وقت بعد نسبت به مهدی
    یه حسی پیدا کردم که تا حالا اون حس رونداشتم . شبا من
    و مهدی با ویس با هم میحرفیدم . کم کم احساسم، نسبت به
    مهدی شدید شد اما نمی تونستم بگم دوستت دارم چون یکی
    که نه دو تا دوست دختر داشت منم می رفتم دیگه چی
    میشد؟ بخاطر این سعی کردم هیچ وقت این مسئله رو به
    مهدی نگم . شبا که تو نت حرف میزدیم وقتی مهدی از
    دوس دختراش میگفت ناراحت می شدم اما نمیتونستم حرفی
    بزنم . چون بالاخره اونا جی افاش بودن و من فقط یه
    دوست نتی ،تا سوم اردیبشهت روز تولدش مهدی شمارشو
    بم داده بود که اگه شد بهش اس.ام بدم اول نخواتسم این
    کارو بکنم فقط توی نت بش
    (`'·.¸* وبلاگی پر از داستان ها و عکس های عاشقانه *¸.· '´)*
    تبریک گفتم اما شد دیگه من با اس.ام تولدش و بهش تبریک گفتم
    اون اولین اس.ام من به مهدی بود توی اون مدت ،بعدش دیگه نه من
    اس.ام دادم نه مهدی دیگه سراغی ازمن گرفت. واسه یه مدت مهدی
    رفت گفت میخواد واسه کنکور درس بخونه منم بعد رفتنش خیلی ناراحت
    شدم نمیتونستم با کسی هم بحرفم راجبه این موضوع . اون وقتا
    میترسیدم به مهدی بگم دوسش دارم منو نخواد یا اینکه بگه دوسم نداره
    . یه چند ماهی مهدی نیومد من هر لحظه هر دقیقه نت بودم منتظر مهدی
    که شاید با ایدیاش ان بشه. یکی از بچه ها که اسمش سعید بود
    میدونست که من مهدی رو دوست دارم حتی به خاطر مهدی یه ایدی هم
    به نام هر دومون دوروس کردم. یه شب سعید به من گفت که مهدی
    تصادف کرده،سعید گفت نیلو دوس دختر مهدی با ایدی مهدی ان شده
    و اینا رو گفته داشتم دیونه میشدم شب و روزم شد گریه مهدی گوشیش
    خاموش بود ازش خبری نداشتم فقط کارم شده بود دعا کردن واسه خوب
    شدن مهدی. سه روز تموم خودم و توی اتاق حبس کردم
    اینقد گریه کردم بودم که دور چشام کبود شده بود سعید هم از مهدی خبر
    نداشت ولی گفت که نیلو گفته مهدی حالش بهتر شده توی این مدت
    منتظر اومدن مهدی بودم تا دلم اروم شه تا اینکه یه روز عصروقتی ان
    شدم یه دفعه مهدی ان شد خیلی خوشحال شدم خیلی،حرفای زیادی داشتم
    که باهاش بزنم ،اما مهدی خیلی زود رفت اصلا یه جورایی تحویلم
    نگرفت اون روز مهدی گفت شب میاد با هم حرف میزنیم بعدش رفت.
    شب مهدی که اومد جریان تصادف و بهش گفتم ... مهدی شمارشو بهم
    داد . اون موقه ها مهدی میگفت دوسم داره یا اینکه من بگم دوسش
    دارم اما من فکر میکردم واقعا اون فهمیده که منم دوسش دارم یا اینکه
    احساسمو نسبت به خودش درک کرده. باورم شده بود
    www.lovestoryme.persianblog.ir
    داستان های عاشقانه خودتون رو برای ما بفرستین
    که مهدی دوسم داره در حالی که همچین چیزی در کار نبود،مهدی نیلو
    و دوس داشت. کم کم ارتباطمون بیشتر شد هر شب بهش زنگ میزدم دلم
    براش تنگ میشد اگه یه شب صداشو نمی شنیدم شبا بدون صدای مهدی
    خوابم نمی برد ، هنوز به مهدی نگفته بودم دوسش دارم اما رابطمون
    خوب بود ولی به قول مهدی من فقط یه دوست نتی واسش بودم .یه شب
    یکی ازادلیستام به نام داوود خودش تو عاشقی شکست خوده بود وقتی
    جریانو بهش گفتم بهم گفت هیچ وقت دوس داشتنمو پنهان نکنم حتی اگه
    مهدی بگه دوسم نداره.حرفای داوود باعث شد دلمو به دریا بزنم و
    دوست داشتنمو به مهدی ابراز کنم به امتحانش می ارزید. میکرد دوست
    داشتن من مث همه دوست داشتنای عادیه.اونم بهم میگفت دوسم داره اما
    میگفت فریده هر دوس داشتنی به معنی این نیست که با اون ازدواج کنی
    دیگه گرفتم منظور مهدی چی بود ولی نمیتونستم برم بدون مهدی
    نمیتونستم. با اینکه مهدی بهم گفته بود نمیتونه با من ازدواج کنه اما
    بازم نرفتم.هر چند میدونستم مهدی نیلو و دوسش داشت و میگفت با
    نیلو قرار ازدواج کنه. بعد از این جریانا شب و روزم گریه شد ،از خدا
    میخواستم مهدی مو بهم برگردونه،میگفتم خدا فقط خودت میدونی من
    چقد مهدی رو دوس دارم میگفتم خدا مهدی تنهام نذاره توی اون مدت
    خیلی وقتا با حرفای مهدی دلم شکست ،گریه کردم،ناراحت شدم موقه
    هایی که مهدی میگفت نیلو زنگ زده پیش مهدی به روی خودم نمی
    اووردم اما بعدش زار زار گریه میکردم ، اخه وقتی نیلو زنگ میزد
    مهدی بهم میریخت،اخلاقش عوض میشد به من عصبانی میشد.میگفت
    میخواد بره نمیتونه با من باشه، بعضی شبا اینقد گریه میکردم که بی
    حال میشدم و میخوابیدم اما بازم مهدی رو دوس داشتم عشقم نسبت به
    مهدی کم نمیشد بیشترهم میشد.مهدی میخواست بین من و نیلو یکی
    رو انتخاب کنه منم میدونستم اون انتخاب شه. یه شب مهدی گفت منو دوست نداره نیلورو میخواد و من باید برم
    همون حرفی رو که تحمل شنیدنش و نداشتم، وقتی مهدی گفت دوستم
    نداره خیلی گریه کردم خیلی . گفتم مهدی منو تنهام نزار من بدون تو
    نمیتونم گفتم حداقل مث یه دوست یا یه خواهر... هر طوری بود راضیش
    کردم، مهدی گفت فقط میتونم یه مدت بمونم واسه اینکه یهو نرم داغون
    شم . اما خب کم کم یه جورایی اوضاع عوض شد حرفایی اومد و رفت تا
    اینکه مهدی گفت ستایش بیا ببینمت منم هر کاری کردم بابام متقاعد شد
    منو ببره . . . رفتم و مهدی رو دیدم اون شب اول که همدیگر و
    دیدیم مهدی بهم گفت که تا اخرش باهام می مونه خیلی خوشحال شدم
    اون دو شب که کنار مهدی بودم خیلی واسم قشنگ بود.شب اول وقتی
    من بابا رو پیچوندم رفتم پیش مهدی واسه اولین باربعد اون همه مدت
    مهدی رو دیدم.اولش فقط باهام حرف میزد و میخواست اروومم کنه
    چون من یه جورایی دس پاچه شده بودم البته مهدی هم مث من، مهدی
    دستمو گذاشت روی قلبش گفت ببین قلب منم تند تند میزنه گفت اگه
    پشیمون شدم بریم گفتم نه ، بعد منم کم کم اروم شدم بعد صورتم اوورد
    کنار صورت خودش اومد جلو ولباشو گذاشت روی لبام باورم نمیشد من
    کنار مهدیمم و لباش روی لبامه بعدش همدیگرو بغل کردیم با هم حرف
    زدیم... شب دوم هم خیلی خوش گذشت موقه هایی کهمهدی سرش و گذاشته بود روی پاهام موقعی که از هم لب گرفتیم
    همدیگرو لمس کردیم احساس میکردم مهدی مال خود خودمه هیچ چیز و
    هیچ کس نمیتونه من و مهدی رو از هم جدا کنه خیلی چیزا توی اون دو
    شب و الان اتفاق افتاده که نمیتونم بگم احساسمو، نمیتونم توضیح بدم .
    بعد مهدی گفت نیلو بش دروغ گفته بود مهدی هم که دروغم بدش میاد
    بش گفته بود بره ‌‌( اخه واقعا بدش می یومد از دروغ ) و...بعد از
    اونرابطمون خیلی خوب شد هر روز که میگذره علاقمون عشقمون نسبت
    به هم بیشتر میشه هر روز با هم حرف می زنیم اگه یه شب صدای مهدی
    و نشنوم دلم هزار راه میره. داستان های عاشقانه خودتون رو برای ما بفرستین
    من عاشق مهدی ام به مهدی ام گفتم که به جز مهدی نمیخوام هیچ کس
    دیگه ای توی زندگیم باشه مهدی جای همه رو واسم پر کرده حتی پدر و
    مادرم.دلکم شده همه زندگیم همه وجودم، همه ی دنیام شده مهدی فرشته
    منه تا اخر اخرش هم باهاشم تنهاش نمیزارم مگه دیگه مهدی بی
    احساس شه منو تنها بزاره اخه گفته اگه کنکور قبول نشم میره اما این
    بی انصافیه بعد از این همه تحمل من گریه های من بخواد بره اگه بره
    نمی بخشمش چون میدونه من با رفتنش میمیرم.مگه میتونه بره اگه بره
    چشاشو درمیارم شوهر بی احساس. مهدی من خیلیییییییییییییی
    دوستتتتتت دارمممممممم منو تنها نذار بخاطرت هر کاری بگی میکنم
    فقط نرو اشک منو درنیار.دلک جونم ( شوهر بی احساس)تنهام نزاری
    اااااااااااا. اینم میدونم توهم خیلی منو دوس داری بدون من یه دقیقههم
    دووم نمیاری
    .
    سرخط

      اكنون 01/11/24, 09:58 am ميباشد