شعری برای داوطلبان کنکور

شعری از یکی از داوطلبان کنکور :

بچه بودیم می گفتن می خوای بشی چی کاره ؟

ما هم چه زود می گفتیم پزشک و یا مهندس اداره

بچه بودیم اون موقع هیچی نمی دونستیم

اما حالا می فهمیم چه سختی هایی داره

کنکور شده یه سدی برای آرزومون

دکتر ،مهندس شدن یه غول شده برامون

همش کلاس کنکور ،همش کلاس و درسه

همش زبان و زیست و ریاضی و هندسه

سوالای کنکورم حالا شدن مفهومی

چند تا قضیه تو هم وای چه سوال شومی !

دیفرانسیل هم شده بلای جون ماها

مشتق و حد و تابع ،سری و دنباله ها

هندسه و گسسته ،اینا شدن یه دسته

گراف و بردارها توی فضای R3

فیزیک یه عالم حرف داره برای گفتن

به سرعت لحطه ای شیب مماس می گفتن

شیمی پر از فرمول و فرایند وواکنش

غلظت هم هست موثر توی یه برهم کنش

درس زبان هم شده problem بعضی ها

Because به کار می رفت for علت بعضی کارها

ادبیات هم که هست عمومی رشته ها

آرایه ها و شعرها ،نی نامه از مولانا

معارف هم که تازه زندگی و دین شده

خدا شریک نداره معنی توحید شده

الان اگه بپرسن می خوای بشی چه کاره !

ما هم جواب می دیم زود هرچی بجز بیکاره!!!!


داوطلب کنکور خطاب به تهمتن:

تهمتن پهلوان مرد یل دوران ما قبل اساطیری

بنه آن غول و دیو و اژدها و جنگ و میدان را

رها کن هفت خوان رزم و کشتی با دلیران را

تو که با لشکر مردان هماوردی به جای من بده

کنکور اگر مردی!!!!!