ایران سی اف سی = www.ircfc.ir

* سلام به شما دوست عزيز *

* شما عضو تالار نيستيد! براي دسترسي به تمام امکانات تالار عضو شويد! عضويت در کمتر از يک دقيقه *

داستان غم انگیز From10  داستان غم انگیز Ozv10  داستان غم انگیز Agahi10
داستان غم انگیز 0_3311
داستان غم انگیز Btn-ie10  داستان غم انگیز Btn-fi10
*** توجه: در صورت فراموشي رمز عبور لينک فعال سازي رمزتان به خودتان ارسال مي گردد پس ايميل خود را درست وارد کنيد ***

*** دوستان عضويت شما بصورت خودکار فعال شده و بلافاصله مي توانيد فعاليت خود را شروع کنيد ***


انضم إلى المنتدى ، فالأمر سريع وسهل

ایران سی اف سی = www.ircfc.ir

* سلام به شما دوست عزيز *

* شما عضو تالار نيستيد! براي دسترسي به تمام امکانات تالار عضو شويد! عضويت در کمتر از يک دقيقه *

داستان غم انگیز From10  داستان غم انگیز Ozv10  داستان غم انگیز Agahi10
داستان غم انگیز 0_3311
داستان غم انگیز Btn-ie10  داستان غم انگیز Btn-fi10
*** توجه: در صورت فراموشي رمز عبور لينک فعال سازي رمزتان به خودتان ارسال مي گردد پس ايميل خود را درست وارد کنيد ***

*** دوستان عضويت شما بصورت خودکار فعال شده و بلافاصله مي توانيد فعاليت خود را شروع کنيد ***

ایران سی اف سی = www.ircfc.ir

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
ایران سی اف سی = www.ircfc.ir

بزرگترین تالار گفتمان کشور ایران = www.ircfc.ir

      
      

ورود

كلمه رمز خود را فراموش كرده ايد؟

تصويت

به نظر شما بهترین سایت ساز و یا وبلاگ ساز چه سیستمی هست؟
داستان غم انگیز Vote_rcap31%داستان غم انگیز Vote_lcap 31% [ 148 ]
داستان غم انگیز Vote_rcap2%داستان غم انگیز Vote_lcap 2% [ 10 ]
داستان غم انگیز Vote_rcap3%داستان غم انگیز Vote_lcap 3% [ 14 ]
داستان غم انگیز Vote_rcap27%داستان غم انگیز Vote_lcap 27% [ 128 ]
داستان غم انگیز Vote_rcap15%داستان غم انگیز Vote_lcap 15% [ 69 ]
داستان غم انگیز Vote_rcap4%داستان غم انگیز Vote_lcap 4% [ 20 ]
داستان غم انگیز Vote_rcap1%داستان غم انگیز Vote_lcap 1% [ 7 ]
داستان غم انگیز Vote_rcap3%داستان غم انگیز Vote_lcap 3% [ 12 ]
داستان غم انگیز Vote_rcap8%داستان غم انگیز Vote_lcap 8% [ 39 ]
داستان غم انگیز Vote_rcap5%داستان غم انگیز Vote_lcap 5% [ 26 ]

محموع راي ها : 473

المواضيع الأخيرة

» اسپمر کلوب
من طرف ircfc.ir 12/11/13, 05:35 pm

» مشخصات یه دختر خوب
من طرف hkhoddani 12/01/12, 02:34 pm

» عجیب ترین ها در دنیا
من طرف ircfc.ir 17/09/11, 10:50 am

» عجیب ترین جانوران زمین
من طرف ircfc.ir 23/08/11, 08:01 pm

» درد و دل من
من طرف mahsa 03/08/11, 11:51 pm

» بازی آنلاین روبیک
من طرف ircfc.ir 27/07/11, 12:04 pm

» گذشتن از فیلتر به وسیله ویندوز
من طرف ircfc.ir 04/07/11, 06:49 pm

» احوال پرسی
من طرف ircfc.ir 24/06/11, 12:46 pm

» پلاگین بازگردانی حذف شده ها Undo Delete
من طرف m_r 22/06/11, 07:37 pm

» پلاگین مدیریت دوستان انجمن Forum Affiliate Manager
من طرف m_r 22/06/11, 07:35 pm

تدفق ال RSS


Yahoo! 
MSN 
AOL 
Netvibes 
Bloglines 

أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى

ircfc.ir - 3271
داستان غم انگیز Vote_rcapداستان غم انگیز Voting_barداستان غم انگیز Vote_lcap 
mona69 - 552
داستان غم انگیز Vote_rcapداستان غم انگیز Voting_barداستان غم انگیز Vote_lcap 
mohsen - 173
داستان غم انگیز Vote_rcapداستان غم انگیز Voting_barداستان غم انگیز Vote_lcap 
m_r - 126
داستان غم انگیز Vote_rcapداستان غم انگیز Voting_barداستان غم انگیز Vote_lcap 
Sahar - 79
داستان غم انگیز Vote_rcapداستان غم انگیز Voting_barداستان غم انگیز Vote_lcap 
mehrdad2010 - 73
داستان غم انگیز Vote_rcapداستان غم انگیز Voting_barداستان غم انگیز Vote_lcap 
tkdfar30 - 58
داستان غم انگیز Vote_rcapداستان غم انگیز Voting_barداستان غم انگیز Vote_lcap 
shaparak - 36
داستان غم انگیز Vote_rcapداستان غم انگیز Voting_barداستان غم انگیز Vote_lcap 
14emam - 35
داستان غم انگیز Vote_rcapداستان غم انگیز Voting_barداستان غم انگیز Vote_lcap 
hadi max - 22
داستان غم انگیز Vote_rcapداستان غم انگیز Voting_barداستان غم انگیز Vote_lcap 

أفضل 10 فاتحي مواضيع

أفضل 10 أعضاء في هذا الشهر

لا يوجد مستخدم

أفضل 10 أعضاء في هذا الأسبوع

لا يوجد مستخدم

امکانات اضافی


2 مشترك

    داستان غم انگیز

    ircfc.ir
    ircfc.ir
    مدیر کلی انجمن
    مدیر کلی انجمن


    داستان غم انگیز Empty داستان غم انگیز

    پست من طرف ircfc.ir 20/05/10, 01:05 pm

    شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند. کنار دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده. بابای مریم میره جلو هنوزم چیزی را که میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان کاغذ را بر میداره، بازش می کنه و می خونه :

    سلام عزیزم. دارم برات نامه می نویسم. آخرین نامه ی زندگیمو. آخه اینجا آخر خط زندگیمه. کاش منو تو لباس عروسی می دیدی. مگه نه اینکه همیشه آرزوت همین بود؟! علی جان دارم میرم. دارم میرم که بدونی تا آخرش رو حرفام ایستادم. می بینی علی بازم تونستم باهات حرف بزنم. دیدی بهت گفتم باز هم با هم حرف می زنیم. ولی کاش منم حرفای تو را می شنیدم. دارم میرم چون قسم خوردم ، تو هم خوردی، یادته؟! گفتم یا تو یا مرگ، تو هم گفتی ، یادته؟! علی تو اینجا نیستی، من تو لباس عروسم ولی تو کجایی؟! داماد قلبم تویی، چرا کنارم نمیای؟! کاش بودی می دیدی مریمت چطوری داره لباس عروسیشو با خون رگش رنگ می کنه. کاش بودی و می دیدی مریمت تا آخرش رو حرفاش موند. علی مریمت داره میره که بهت ثابت کنه دوستت داشت. حالا که چشمام دارند سیاهی میرند، حالا که همه بدنم داره می لرزه ، همه زندگیم مثل یه سریال از جلوی چشمام میگذره. روزی که نگاهم تو نگاهت گره خورد، یادته؟! روزی که دلامون لرزید، یادته؟! روزای خوب عاشقیمون، یادته؟! نقشه های آیندمون، یادته؟! علی من یادمه، یادمه چطور بزرگترهامون، همونهایی که همه زندگیشون بودیم پا روی قلب هردومون گذاشتند. یادمه روزی که بابات از خونه پرتت کرد بیرون که اگه دوستش داری تنها برو سراغش. یادمه روزی که بابام خوابوند زیر گوشت که دیگه حق نداری اسمشو بیاری. یادته اون روز چقدر گریه کردم، تو اشکامو پاک کردی و گفتی گریه می کنی چشمات قشنگتر می شه! می گفتی که من بخندم. علی حالا بیا ببین چشمام به اندازه کافی قشنگ شده یا بازم گریه کنم. هنوز یادمه روزی که بابات فرستادت شهر غریب که چشمات تو چشمای من نیافته ولی نمی دونست عشق تو ، تو قلب منه نه تو چشمام. روزی که بابام ما را از شهر و دیار آواره کرد چون من دل به عشقی داده بودم که دستاش خالی بود که واسه آینده ام پول نداشت ولی نمی دونست آرزوهای من تو نگاه تو بود نه تو دستات. دارم به قولم عمل می کنم. هنوزم رو حرفم هستم یا تو یا مرگ. پامو از این اتاق بزارم بیرون دیگه مال تو نیستم دیگه تو را ندارم. نمی تونم ببینم بجای دستای گرم تو ، دستای یخ زده ی غریبه ایی تو دستام باشه. همین جا تمومش می کنم. واسه مردن دیگه از بابام اجازه نمی خوام. وای علی کاش بودی می دیدی رنگ قرمز خون با رنگ سفید لباس عروس چقدر بهم میان! عزیزم دیگه نای نوشتن ندارم. دلم برات خیلی تنگ شده. می خوام ببینمت. دستم می لرزه. طرح چشمات پیشه رومه. دستمو بگیر. منم باهات میام ....

    پدر مریم نامه تو دستشه ، کمرش شکست ، بالای سر جنازه ی دختر قشنگش ایستاده و گریه می کنه. سرشو بر گردوند که به جمعیت بهت زده و داغدار پشت سرش بگه چه خاکی تو سرش شده که توی چهار چوب در یه قامت آشنا می بینه. آره پدر علی بود، اونم یه نامه تو دستشه، چشماش قرمزه، صورتش با اشک یکی شده بود. نگاه دو تا پدر تو هم گره خورد نگاهی که خیلی حرفها توش بود. هر دو سکوت کردند و بهم نگاه کردند سکوتی که فریاد دردهاشون بود. پدر علی هم اومده بود نامه ی پسرشو برسونه بدست مریم اومده بود که بگه پسرش به قولش عمل کرده ولی دیر رسیده بود. حالا همه چیز تمام شده بود و کتاب عشق علی و مریم بسته شده. حالا دیگه دو تا قلب نادم و پشیمون دو پدر مونده و اشکای سرد دو مادر و یه دل داغ دیده از یه داماد نگون بخت! مابقی هر چی مونده گذر زمانه و آینده و باز هم اشتباهاتی که فرصتی واسه جبران پیدا نمی
    kafshdo0ozak
    kafshdo0ozak
    تیم تالار
    تیم تالار


    داستان غم انگیز Empty رد: داستان غم انگیز

    پست من طرف kafshdo0ozak 13/06/10, 11:20 pm

    داستان غم انگیز 768173 داستان غم انگیز 768173 داستان غم انگیز 768173 داستان غم انگیز 768173

      اكنون 01/11/24, 03:49 pm ميباشد